hearer

/ˈhɪrər//ˈhɪərə/

شنونده، گوش کننده، مستمع

جمله های نمونه

1. plain reason operates in the mind of this learned hearer
عقل سلیم در مغز این شنونده ی دانشمند کنشور است.

2. Our hearer may even reject them outright as false.
[ترجمه گوگل]حتی ممکن است شنونده ما آنها را کاملاً نادرست رد کند
[ترجمه ترگمان]شنونده ما حتی ممکن است آن ها را به طور کامل رد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Without altering the relationship of speaker and hearer, the next section turns statement into accusation.
[ترجمه گوگل]بدون تغییر رابطه گوینده و شنونده، بخش بعدی بیان را به اتهام تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]در بخش بعدی بدون تغییر رابطه سخنگو و شنونده، بخش بعدی مورد اتهام قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Rather, the hearer is intended to use the literal meaning in figuring out what the speaker actually intends to communicate.
[ترجمه گوگل]بلکه هدف شنونده این است که از معنای تحت اللفظی برای پی بردن به آنچه که گوینده در واقع قصد برقراری ارتباط دارد استفاده کند
[ترجمه ترگمان]در عوض، شنونده قصد دارد معنای لفظی را در فهم آنچه که گوینده قصد دارد با آن ارتباط برقرار کند، به کار ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is not that the hearer has to decide which of a range of possible interpretations the speaker intended.
[ترجمه گوگل]این طور نیست که شنونده تصمیم بگیرد که گوینده کدام یک از طیف وسیعی از تفسیرهای ممکن را مد نظر دارد
[ترجمه ترگمان]این بدان معنا نیست که شنونده باید تصمیم بگیرد که کدام یک از انواع تفاسیر ممکن را انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How does a hearer know if a speaker is speaking indirectly as well as directly?
[ترجمه گوگل]شنونده چگونه متوجه می شود که یک گوینده به طور غیر مستقیم و همچنین مستقیم صحبت می کند؟
[ترجمه ترگمان]یک شنونده باید بداند که آیا گوینده به طور غیر مستقیم و مستقیم صحبت می کند یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thus the prophet prepares his hearer morally for exegesis.
[ترجمه گوگل]بنابراین پیامبر شنونده خود را از نظر اخلاقی برای تفسیر آماده می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین پیامبر، شنونده خود را از نظر اخلاقی برای تفسیر آماده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For example, the hearer may be expected to access a range of contextual assumptions about the effort of running up hills.
[ترجمه گوگل]برای مثال، از شنونده انتظار می رود که به طیفی از مفروضات زمینه ای در مورد تلاش برای دویدن از تپه ها دسترسی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، انتظار می رود که شنونده به محدوده ای از مفروضات متنی در مورد تلاش برای راه اندازی تپه ها دسترسی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This teaches the hearer a valuable lesson: dealing in symbols is safe when compared with acting on the real thing.
[ترجمه گوگل]این به شنونده درس ارزشمندی می‌آموزد: پرداختن به نمادها در مقایسه با عمل به چیزهای واقعی بی‌خطر است
[ترجمه ترگمان]این به شنونده یک درس ارزشمند می دهد: سر و کار کردن با نشانه ها در مقایسه با عمل واقعی صحیح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To you, O hearer of prayer, let the words of all flesh come.
[ترجمه گوگل]به تو ای شنونده دعا، سخنان هر جسمی بیاید
[ترجمه ترگمان]در مقابل شما، ای شنونده دعا، بگذارید کلمات تمام گوشت بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The hearers of a maritime administrative agency include the presiding hearer, hearing officers, and hearing clerks.
[ترجمه گوگل]شنوندگان یک سازمان اداری دریایی شامل شنونده رئیس، افسران شنوایی و منشیان شنوایی هستند
[ترجمه ترگمان]شنوندگان یک آژانس اجرایی دریایی شامل شنونده، شنونده، و منشی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The presiding hearer shall designate a special person to put down things abouthearing in writing.
[ترجمه گوگل]رئیس شنونده باید شخص خاصی را تعیین کند تا مطالب مربوط به شنیدن را به صورت کتبی بیان کند
[ترجمه ترگمان]شنونده باید یک شخص خاص را برای پایین آوردن چیزها در نوشتن انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To assist the presiding hearer in organizing the hearing.
[ترجمه گوگل]کمک به شنونده رئیس در سازماندهی جلسه استماع
[ترجمه ترگمان]برای کمک به شنونده در سازماندهی جلسه دادرسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Stay to the hearer of is an enjoy of fantasy sort.
[ترجمه گوگل]ماندن برای شنونده لذت بردن از نوع فانتزی است
[ترجمه ترگمان]به شنونده باشید، از نوع fantasy لذت ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In the second sub-task, the hearer follows a path of least effort to gain enough cognitive contexts.
[ترجمه گوگل]در کار فرعی دوم، شنونده مسیری را دنبال می کند که کمترین تلاش را داشته باشد تا زمینه های شناختی کافی را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]در دومین مرحله، شنونده یک مسیر حداقل تلاش برای به دست آوردن زمینه های شناختی کافی دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• listener, person who listens attentively
your hearers are the people who are listening to you speak; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس