headship

/ˈhedˌʃɪp//ˈhedʃɪp/

معنی: برتری، تفوق، رهبری، بزرگی، ریاست، پیشوایی
معانی دیگر: سرپرستی، سردمداری، سروری، فرماندهی، سالاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the position or post of leader or head; leadership.

جمله های نمونه

1. Dozens of well-qualified teachers applied for the headship.
[ترجمه گوگل]ده ها معلم با صلاحیت برای ریاست درخواست کردند
[ترجمه ترگمان]ده ها معلم خوب واجد شرایط برای ریاست کار درخواست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I feel sure you'll be offered the headship.
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که به شما ریاست پیشنهاد می شود
[ترجمه ترگمان]من مطمئنم که شما هم the را پیشنهاد خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These, as he entered the headship, were coming together as a mixed voluntary-aided comprehensive high school.
[ترجمه گوگل]اینها با ورود او به ریاست، به عنوان یک دبیرستان جامع داوطلبانه مختلط گرد هم می آمدند
[ترجمه ترگمان]اینها، همانطور که او وارد میدان شد، به عنوان یک دبیرستان جامع با کمک داوطلبانه، همراه هم می آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Maybe the headship qualification will help me to decide.
[ترجمه گوگل]شاید صلاحیت ریاست به من در تصمیم گیری کمک کند
[ترجمه ترگمان]شاید شرایط headship به من کمک کنه تا تصمیم بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The number of deputy headship vacancies also rose, from 132 to 41
[ترجمه گوگل]تعداد پست های معاونت نیز از 132 به 41 رسید
[ترجمه ترگمان]تعداد پست های خالی همچنین از ۱۳۲ تا ۴۱ نیز افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Heads' realization of the headship role tended to fall into four main types.
[ترجمه گوگل]درک سران از نقش سرپرستی به چهار نوع اصلی تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]هدایت Heads نقش رهبری متمایل به کاهش چهار نوع اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A healthy marriage images this headship: "The head of the woman is man, and the head of Christ is God" (1 Corinthians 11:.
[ترجمه گوگل]یک ازدواج سالم این مقام را به تصویر می کشد: "سر زن مرد است و سر مسیح خداست" (اول قرنتیان 11:
[ترجمه ترگمان]یک ازدواج سالم بدین معنا است: \" رئیس زن انسان است، و رئیس عیسی خداوند است (۱ Corinthians ۱۱)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But academic leaders assume headship and deplete energy. "Academic authority" makes young researchers stuffy. It causes researchers fault.
[ترجمه گوگل]اما رهبران دانشگاهی ریاست را بر عهده می گیرند و انرژی را تحلیل می برند «اقتدار آکادمیک» محققان جوان را خفه می کند باعث خطای محققین می شود
[ترجمه ترگمان]اما رهبران آکادمیک مدعی هستند که \"تسلط\" و \"انرژی\" را خالی می کنند، \"اقتدار آکادمیک\" پژوهشگران جوان را خفه می کند این کار باعث می شود که محققین دچار اشتباه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many think that to speak of headship within the marriage relationship reeks of prejudice, inequality, and injustice.
[ترجمه گوگل]بسیاری فکر می کنند که صحبت از ریاست در رابطه زناشویی بوی تعصب، نابرابری و بی عدالتی می دهد
[ترجمه ترگمان]بسیاری فکر می کنند که سخن گفتن از رهبری در رابطه ازدواج بوی تعصب، نابرابری و نابرابری را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Last week, we read about covenant headship and that whoever is your covenant head, you will share in his actions and also in his nature.
[ترجمه گوگل]هفته گذشته در مورد ریاست عهد خواندیم که هر که سر عهد شماست در اعمال او و همچنین در فطرت او شریک خواهید بود
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته ما در مورد ریاست پیمان read و اینکه هر کس سر پیمان شما است در اعمال او و نیز در ذات خود سهیم خواهید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A lot of changes have taken place during her headship.
[ترجمه گوگل]در دوران ریاست وی تغییرات زیادی رخ داده است
[ترجمه ترگمان]تغییرات زیادی در طول مدت ریاست وی صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is obviously where the lack of leadership skills and abuse of headship most frequently surfaces.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که فقدان مهارت های رهبری و سوء استفاده از رهبری اغلب در اینجا ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که فقدان مهارت های رهبری و سو استفاده از رهبری اغلب سطوح را به خود اختصاص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Barth believes that the scriptures from Genesis forward imply the headship of man and the subordination of woman.
[ترجمه گوگل]بارت معتقد است که متون مقدس از پیدایش به بعد بر ریاست مرد و تابعیت زن دلالت دارد
[ترجمه ترگمان]بارت بر این باور است که کتب مقدس از سفر پیدایش به جلو دلالت بر رهبری انسان و تبعیت از زن دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The problem of wife abuse is not one of feminism, secular humanism or a lack of headship in the home.
[ترجمه گوگل]مشکل همسرآزاری مربوط به فمینیسم، اومانیسم سکولار یا فقدان سرپرستی در خانه نیست
[ترجمه ترگمان]مشکل سو استفاده از همسر یکی از فمینیسم، انسان گرایی سکولار و یا فقدان رهبری در خانه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برتری (اسم)
influence, power, leadership, precedence, advantage, preponderance, excellence, superiority, supremacy, preference, priority, profit, predominance, vantage, primacy, hegemony, distinction, predomination, prominence, salience, saliency, headship, majesty, excellency, predominancy, pre-eminence

تفوق (اسم)
prevalence, influence, advantage, excellence, superiority, supremacy, predominance, domination, ascendancy, vantage, ascendency, hegemony, headship, predominancy, pre-emimence

رهبری (اسم)
direction, lead, aim, guidance, leadership, steer, apostolate, headship, conduction, lead-off

بزرگی (اسم)
amplitude, enlargement, hauteur, eminence, magnitude, dignity, grandeur, bigness, magnificence, voluminosity, bulkiness, headship, gentility, formidability, eminency, lordship

ریاست (اسم)
superintendency, chairmanship, superintendence, presidency, headship, generalship

پیشوایی (اسم)
hegemony, headship

انگلیسی به انگلیسی

• leadership, authority
a headship is the position or job of being a leader, especially a head teacher in a school.

پیشنهاد کاربران

بپرس