headscarf

جمله های نمونه

1. She pushed all her hair under a headscarf.
[ترجمه محمدطاهامیرحسینی] او موهای خود را با روسری پوشانده بود
|
[ترجمه گوگل]تمام موهایش را زیر روسری فرو کرد
[ترجمه ترگمان]موهایش را زیر روسری زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some one brusquely pulled the headscarf down over her face, stifling her cry, cutting off her vision.
[ترجمه گوگل]یکی بی‌رحمانه روسری را روی صورتش پایین کشید، گریه‌اش را خفه کرد و دیدش را قطع کرد
[ترجمه ترگمان]یک نفر با خشونت روسری را روی صورتش کشید و در حالی که گریه او را خفه می کرد، نفسش را در سینه حبس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A hog in a headscarf squealed as she cleaved its skull with her axe.
[ترجمه گوگل]گراز روسری در حالی که جمجمه اش را با تبر شکافته بود جیغ می کشید
[ترجمه ترگمان]در حالی که جمجمه خود را با تبر قطع می کرد، یک خوک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The sea washed over her, swirling the headscarf into foam that was crimson already.
[ترجمه گوگل]دریا روی او شسته شد و روسری را به فومی تبدیل کرد که قبلاً زرشکی بود
[ترجمه ترگمان]آب دریا بر او چیره شد، روسری را به کف دهانش فرو کرد که تا آن موقع به سرخی گرایید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was dressed in traditional black with a headscarf pulled tight beneath her chin.
[ترجمه گوگل]او لباس مشکی سنتی پوشیده بود و روسری محکم زیر چانه اش کشیده بود
[ترجمه ترگمان]لباس رسمی سیاه پوشیده بود و روسری در زیر چانه او گره خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dawn Allenby was standing in her coat and headscarf staring at herself in the mirror.
[ترجمه گوگل]داون آلنبی با کت و روسری اش ایستاده بود و در آینه به خودش خیره شده بود
[ترجمه ترگمان]آلن بای در حالی که در آینه ایستاده بود و به خودش خیره شده بود، در آینه ایستاده بود و به خود خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Couldn't see, she was wearing a headscarf.
[ترجمه گوگل]نمی دید، روسری به سر داشت
[ترجمه ترگمان]نمی توانست ببیند، روسری پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This woman with a red headscarf is looking at them and chatting to the man behind the stall.
[ترجمه گوگل]این زن با روسری قرمز به آنها نگاه می کند و با مرد پشت دکه چت می کند
[ترجمه ترگمان]این زن با روسری قرمز به آن ها نگاه می کند و با مردی که پشت غرفه نشسته صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For years the headscarf was frowned upon and sometimes banned on the ground that it encouraged dissent among children of different religions.
[ترجمه گوگل]سال‌ها روسری به این دلیل که مخالفت را در میان کودکان مذاهب مختلف تشویق می‌کرد، مورد انتقاد قرار می‌گرفت و گاهی ممنوع می‌شد
[ترجمه ترگمان]برای سال ها روسری به صورت درهم کشیده شد و گاهی بر روی زمین ممنوع شد که باعث تشویق مخالفان در میان کودکان ادیان مختلف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Her headscarf was already soaked through.
[ترجمه mahdi] او روسری خود را از قبل خیس کرده بود
|
[ترجمه گوگل]روسری اش از قبل خیس شده بود
[ترجمه ترگمان]روسری به تن کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A long thin wool coat and a purple headscarf protected her against the wind.
[ترجمه گوگل]یک کت پشمی نازک بلند و یک روسری بنفش از او در برابر باد محافظت می کرد
[ترجمه ترگمان]یک کت پشمی بلند و یک روسری بنفش، او را در برابر باد محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Arab robes, and other Arab headscarf.
[ترجمه گوگل]ردای عربی و دیگر روسری های عربی
[ترجمه ترگمان]ردای عربی و دیگر روسری عرب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This headscarf is so bright.
[ترجمه گوگل]این روسری خیلی روشن است
[ترجمه ترگمان]این روسری به قدری روشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There was now almost nothing flagrantly alien about her, apart from her headscarf.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تقریبا هیچ چیز آشکارا بیگانه در مورد او وجود نداشت، به جز روسری او
[ترجمه ترگمان]اکنون تقریبا چیزی کام لا بیگانه در او وجود نداشت که از روسری او کام لا بیگانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Several German states have banned teachers from wearing the headscarf.
[ترجمه گوگل]چندین ایالت آلمان روسری را برای معلمان ممنوع کرده اند
[ترجمه ترگمان]چندین ایالت آلمانی آموزگاران را از پوشیدن روسری منع کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a headscarf is a scarf which is worn on the head by women.
woman's scarf worn over the head and tied under the chin

پیشنهاد کاربران

a square of fabric worn by women as a covering for the head, often folded into a triangle and knotted under the chin
روسری پارچه ای معمولاً سه گوش یا چهارگوش ( به صورت سه تا شده ) است که بیشتر روی سر یا گردن پوشیده می شود. روسری ممکن است به منظور رعایت حجاب اسلامی، گرما، تمیزی یا برای زیبایی پوشیده شود.
...
[مشاهده متن کامل]

headscarf
دستمال سر
روسری

روسری

بپرس