heads


ورزش : تخته هاى افرا در 16 مترى قسمت اول مسیر بولینگ

جمله های نمونه

1. heads or tails?
شیر یا خط ؟

2. heads up!
(عامیانه) بپا!،مواظب باش،هشدار!

3. heads will roll
سرها بریده خواهد شد،خیلی ها تنبیه خواهند شد

4. he heads all his election rivals
او ازهمه ی رقبای انتخاباتی خود جلو است.

5. he heads the group
او ریاست گروه را به عهده دارد.

6. our heads were close together
سرهایمان به هم نزدیک بودند.

7. three heads of lettuce and two heads of cabbage
سه عدد کاهو و دو تا کلم

8. his name heads the list
نام او در بالای فهرست قرار دارد.

9. all the crowned heads of europe
همه ی سلاطین اروپا

10. all the crowned heads of europe
همه ی تاجداران (شاهان) اروپا

11. he ordered their heads to be cut off
دستور داد سرهایشان را ببرند.

12. let's put our heads together
بیا با هم مشورت و همفکری کنیم.

13. they lowered their heads in prayer
سرهای خود را به حالت دعا فرود آوردند.

14. put (or lay) heads together
مشورت کردن،هم اندیشی کردن

15. a meeting of the heads of several governments
ملاقات سران چندین دولت

16. the children bowed their heads in prayer
بچه ها سرهای خود را خم کردند و به دعا پرداختند.

17. an essay arranged under three heads
مقاله ای که دارای سه بخش اصلی است.

18. he lopped off his enemies' heads
او سر دشمنان خود را می برید.

19. he skied a coin for heads or tails
برای شیر یا خط سکه ای را بالا انداخت.

20. he lofted the basketball over the heads of the defenders and in through the hoop
توپ بسکتبال را از بالای سر مدافعان درون حلقه انداخت.

21. the natives' arrows whizzed over our heads
پیکان های بومیان غژغژ کنان از بالای سرمان رد می شدند.

22. they returned from the cemetery with hanging heads and grim faces
آنان با سرهای پایین انداخته و چهره های گرفته از گورستان بازگشتند.

23. usually a halo is painted around the heads of saints
معمولا دور سر مقدسان هاله ای نقاشی می کنند.

24. it is fabled that the giant had two heads and four eyes
چنین حکایت می شود آن دیو دو سر و چهار چشم داشت.

25. the victorious soldiers flourished their swords over their heads
سربازان پیروزمند شمشیرهای خود را بالای سرشان تکان دادند.

26. there were no financial problems to addle our heads
هیچگونه مسائل مالی وجود نداشت که فکر ما را مشوش کند.

27. native women poising baskets full of fruits on their heads crossed the river
زن های بومی در حالی که سبد پر از میوه روی سرخود حمل می کردند از رودخانه عبور کردند.

28. the importance of punctuality should be drilled into their heads
باید اهمیت سر وقت بودن را در ضمیر آنها جایگزین کرد.

29. their radios kept drumming their dogmatic ideas into the people's heads
رادیوهای آنها عقاید تعصب آمیز آنان را به کله ی مردم فرو می کردند.

30. At last they hurled huge stones at enemy's heads.
[ترجمه گوگل]در نهایت سنگ های بزرگی به سر دشمن پرتاب کردند
[ترجمه ترگمان]سرانجام سنگ بزرگی به سر دشمن پرتاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] سرباره مواد کم عیار واقع بر روی یک نهشته پلاسری آبرفتی
[صنعت] شیر، رویه بالایی سکه

انگلیسی به انگلیسی

• (of a coin) having the top or the back facing up (as opposed to tails)

پیشنهاد کاربران

شیر ( یک طرف در سکه که دارای شکل است )
سر زدن یا سرزده رفتن
Biden heads to poland as he announced new plan to wean europe off Russia energy
بایدن در حالی به کشور لهستان رفت که ایده جدیدی برای حذف اروپا از انرژی روسیه خبر داد
حاشیه های بالا
حاشیه های صدر

بپرس