• : تعریف: the clear space between the head and a ceiling, arch, or top of a doorway.
جمله های نمونه
1. It's a small car but there's lots of headroom.
[ترجمه گوگل]ماشین کوچکی است اما فضای سر زیادی دارد [ترجمه ترگمان]این یک ماشین کوچک است، اما headroom زیادی وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There's a lot of headroom for such a small car.
[ترجمه گوگل]فضای سر زیادی برای چنین ماشین کوچکی وجود دارد [ترجمه ترگمان]چیزهای زیادی برای این ماشین کوچک وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There is not enough headroom for buses to go under this bridge.
[ترجمه Davld] ارتفاعِ ایمن برای اینکه اتوبوسها زیر این پُل بروند کافی نیست.
|
[ترجمه گوگل]فضای کافی برای رفتن اتوبوس ها به زیر این پل وجود ندارد [ترجمه ترگمان]کافی نیست که اتوبوس ها تحت این پل بروند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Headroom abounds; rear legroom is good.
[ترجمه گوگل]فضای سر فراوان است فضای پای عقب خوب است [ترجمه ترگمان]headroom زیاده از حد زیاد است و rear هم خوب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But once they're there, once you've given them headroom, they seem pretty determined to stick around.
[ترجمه گوگل]اما هنگامی که آنها آنجا هستند، هنگامی که به آنها فرصت دادید، به نظر میرسد که مصمم به ماندن در اطراف هستند [ترجمه ترگمان]اما وقتی به آنجا رسیدند، وقتی که آن ها را headroom، به نظر خیلی مصمم میان که این دور و بر باشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Quantities of leg and headroom are generous, rearward seat travel in particular, and all-round vision is terrific.
[ترجمه گوگل]مقدار فضای پا و سر سخاوتمندانه است، مخصوصاً حرکت صندلی به عقب و دید همه جانبه فوق العاده است [ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از پا و headroom سخاوتمندانه هستند و به طور خاص حرکت می کنند و دید همه دور و دور فوق العاده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Legroom is generous, and headroom reasonably good.
[ترجمه گوگل]فضای پا سخاوتمندانه است و فضای سر نسبتاً خوب است [ترجمه ترگمان]Legroom بخشنده است، و headroom نسبتا خوب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This gives the tape more headroom for high frequencies.
[ترجمه گوگل]این به نوار فضای بیشتری برای فرکانس های بالا می دهد [ترجمه ترگمان]این به نوار بیشتری برای فرکانس های بالا می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Once fully open there is 25m headroom above the river's 30m wide navigation channel.
[ترجمه گوگل]پس از باز شدن کامل، 25 متر فضای سر در بالای کانال ناوبری 30 متری رودخانه وجود دارد [ترجمه ترگمان]هنگامی که کاملا باز باشد، ۲۵ متر بالاتر از ۳۰ متر کانال کش تیرانی روی رودخانه وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Headroom equivalent to door head-height could just be achieved both below and above this gallery and under the retained ceiling.
[ترجمه گوگل]فضای سر معادل ارتفاع سر در را می توان هم در زیر و هم بالای این گالری و زیر سقف نگهدارنده به دست آورد [ترجمه ترگمان]معادل با ارتفاع سر در هر دو زیر و بالای این گالری و زیر سقف نگه داشته می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Headroom isn't such a problem, though, and actual rear seat comfort is very good.
[ترجمه گوگل]با این حال، فضای سر چنین مشکلی ندارد و راحتی واقعی صندلیهای عقب بسیار خوب است [ترجمه ترگمان]به هر حال این یک مشکل نیست، و صندلی عقب پشتی هم خیلی خوب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In view of special headroom requirement and some problems in designing overhead traveling crane with slewing hoisting mechanism, it presents the overall scheme design and the mechanisms design.
[ترجمه گوگل]با توجه به نیاز ویژه فضای سر و برخی مشکلات در طراحی جرثقیل مسافری سقفی با مکانیزم بالابر چرخشی، طرح کلی و طراحی مکانیزم را ارائه می دهد [ترجمه ترگمان]با توجه به نیاز به headroom خاص و برخی مشکلات در طراحی جرثقیل حمل و نقل هوایی با مکانیزم برافراشتن slewing، طرح کلی طرح و طراحی مکانیزم را نشان می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Carry headroom to provide technical equipment standard.
[ترجمه گوگل]برای ارائه استاندارد تجهیزات فنی فضای سر را حمل کنید [ترجمه ترگمان]headroom را بردارید تا استاندارد تجهیزات فنی را ارایه کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Hoist has low - headroom upper and lower limit switches, nickel-plated load chain, 6 - pocket load sheave, and count hour meter to record lowering starts and hoist on time.
[ترجمه گوگل]بالابر دارای کلیدهای حد بالا و پایین با فضای پایین، زنجیر بار با روکش نیکل، شیار بار جیبی 6 و ساعت شمار برای ثبت شروع پایین آمدن و بالا بردن به موقع است [ترجمه ترگمان]Hoist دارای کلیدهای محدود بالا و پایین switches، زنجیره بار plated، sheave ۶ جیبی، و count متر برای رکورد کاهش زمان و بالا بردن زمان است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[عمران و معماری] فاصله آزاد - قدپا - بلندی طاق - سرگیر [زمین شناسی] فاصله ایمنی، سقف ازاد [سینما] جای سر - فضای بالای سر - فضای بالای سر [در ترکیب بندی تصویر] - فضای فوقانی موضوع تصویر
انگلیسی به انگلیسی
• space above the head (in a doorway, car, etc.) headroom is the amount of space below a roof or bridge.
پیشنهاد کاربران
opportunity for doing something, especially opportunity to develop, progress, or grow فرصتی برای انجام کاری، به ویژه فرصتی برای توسعه، پیشرفت یا رشد headroom for /Budgets remain sufficiently large to give the Group headroom for further growth. ... [مشاهده متن کامل]
headroom to /Within the plan must be cash flow forecasts that ensure you have headroom to deal with unforeseen shocks such as interest rate rises.
فضا، امکان
headroom ( شنوایی شناسی ) واژه مصوب: سرماند تعریف: گسترۀ پویایی باقی ماندۀ سمعک که به صورت اختلاف بین خروجی سمعک و تراز اشباع آن برحسب دسی بل بیان می شود