headbutt
انگلیسی به انگلیسی
act of headbutting; when a cat gets the attention of a person by rubbing his head into the person
پیشنهاد کاربران
اسم و فعل
## 🔸 معادل فارسی:
- ضربه با سر / کوبیدن سر به کسی یا چیزی
- در زبان محاوره ای: کله زدن، ضربه ی سر
- - -
## 🔸 تعریف ها:
1. ** ( فیزیکی – مبارزه/ورزش ) :**
... [مشاهده متن کامل]
به معنای ضربه زدن با پیشانی یا سر به بدن یا صورت فرد دیگر.
مثال: He gave his opponent a headbutt during the fight.
او در طول مبارزه به حریفش ضربه ی سر زد
2. ** ( غیررسمی – خشونت ) :**
گاهی در دعوا یا درگیری خیابانی برای اشاره به ضربه ی ناگهانی با سر.
مثال: The drunk man headbutted the bouncer.
مرد مست به نگهبان ضربه ی سر زد
3. ** ( استعاری – طنزآمیز ) :**
به صورت استعاری برای اشاره به برخورد شدید یا ناگهانی با مانع.
مثال: I headbutted the door by accident.
تصادفاً با سر به در خوردم
- - -
## 🔸 مترادف ها:
butt – strike with head – forehead smash – ram ( در معنای کوبیدن )
## 🔸 معادل فارسی:
- ضربه با سر / کوبیدن سر به کسی یا چیزی
- در زبان محاوره ای: کله زدن، ضربه ی سر
- - -
## 🔸 تعریف ها:
1. ** ( فیزیکی – مبارزه/ورزش ) :**
... [مشاهده متن کامل]
به معنای ضربه زدن با پیشانی یا سر به بدن یا صورت فرد دیگر.
مثال: He gave his opponent a headbutt during the fight.
او در طول مبارزه به حریفش ضربه ی سر زد
2. ** ( غیررسمی – خشونت ) :**
گاهی در دعوا یا درگیری خیابانی برای اشاره به ضربه ی ناگهانی با سر.
مثال: The drunk man headbutted the bouncer.
مرد مست به نگهبان ضربه ی سر زد
3. ** ( استعاری – طنزآمیز ) :**
به صورت استعاری برای اشاره به برخورد شدید یا ناگهانی با مانع.
مثال: I headbutted the door by accident.
تصادفاً با سر به در خوردم
- - -
## 🔸 مترادف ها:
butt – strike with head – forehead smash – ram ( در معنای کوبیدن )
با سر به کسی ضربه زدن
با کله زدن
A headbutt is a targeted strike with the head
شاخ زدن
کف گرگی زدن