head over heels

/ˈhedˈoʊvəˈhiːlz//hedˈəʊvəhiːlz/

معنی: وارونه، نا امیدانه، پشت ورو
معانی دیگر: 1- کله معلق زنان، (در حال) وارو زدن 2- شدیدا، سراپا، 3- با شتاب، با سر از پا نشناختن، بی فکرانه، عمیقا

جمله های نمونه

1. She's head over heels in 'love .
[ترجمه نغمه] او خیلی عاشق است
|
[ترجمه TerRox] او عمیقا عاشق است
|
[ترجمه گوگل]او سر به پا عاشق است
[ترجمه ترگمان]او سرش را روی پاشنه پاهایش خم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's fallen head over heels in love with his boss.
[ترجمه EEEER] یه دل نه صد دل عاشق رئیسش شده بود
|
[ترجمه گوگل]او سر به سر عاشق رئیسش شده است
[ترجمه ترگمان]او سرش را روی پاشنه پاهایش خم کرده بود و عاشق رئیسش شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is head over heels in debt.
[ترجمه نغمه] او خیلی بدهکار است
|
[ترجمه گوگل]او سر به سرش بدهکار است
[ترجمه ترگمان]او به شدت مقروض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sam was head over heels in love with his new bride.
[ترجمه گوگل]سام عاشق عروس جدیدش بود
[ترجمه ترگمان]سام عاشق عروس جدیدش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sam was obviously head over heels in love with is new bride, and Martha was clearly content.
[ترجمه گوگل]سم آشکارا عاشق تازه عروس بود و مارتا به وضوح راضی بود
[ترجمه ترگمان]واضح بود که سم عاشق یک عروس جدید است و مارتا به وضوح راضی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Or else she's head over heels in debt.
[ترجمه گوگل]یا در غیر این صورت او سر به سر بدهکار است
[ترجمه ترگمان]یا شاید هم سرش را در قرض فرو کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I gripped the banister and swung myself head over heels, then came out on the roof of a tower.
[ترجمه گوگل]نرده را گرفتم و سرم را روی پاشنه تکان دادم، سپس روی سقف یک برج بیرون آمدم
[ترجمه ترگمان]نرده پلکان را گرفتم و سرم را روی پاشنه پا تکان دادم، سپس روی بام یک برج بلند شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They went into a spin, wheeling head over heels about their warm, wet mutual centre.
[ترجمه گوگل]آنها در حال چرخش و چرخش سر به پا در مورد مرکز گرم و مرطوب مشترک خود بودند
[ترجمه ترگمان]هر دو به دور خود چرخیدند و به طرف مرکز گرم و مرطوب خود به راه افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I was very attracted to men and fell head over heels many times.
[ترجمه گوگل]من خیلی جذب مردها شدم و بارها با سر به زمین افتادم
[ترجمه ترگمان]من خیلی به مردها علاقه مند بودم و بارها روی پاشنه پا افتاده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tumbling head over heels in the asphodel meadows like brown paper parcels pitched down a shoot in the post office!
[ترجمه گوگل]در چمنزارهای آسفودل مانند بسته های کاغذی قهوه ای رنگی که در اداره پست تیراندازی می کنند، سر به پا می شوند!
[ترجمه ترگمان]سر خود را روی چمن زنبق انداخته بود، مثل بسته های قهوه ای کاغذی که در اداره پست پرتاب می کردند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The newly - weds are head over heels in love.
[ترجمه گوگل]تازه ازدواج کرده ها سر به سر عاشق شده اند
[ترجمه ترگمان]The که تازه ازدواج کرده اند، در عشق به سر می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They are falling head over heels to propose new solutions.
[ترجمه گوگل]آنها سر به پا می افتند تا راه حل های جدیدی پیشنهاد کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال افتادن بر روی پاشنه های پا هستند تا راه حل های جدیدی را پیشنهاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mary is head over heels in love with John.
[ترجمه گوگل]مری سر به سر عاشق جان است
[ترجمه ترگمان]مری عاشق جان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She is head over heels in love.
[ترجمه گوگل]او سر به پا عاشق است
[ترجمه ترگمان] اون عاشق کفش پاشنه بلند - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I guessed you'd fall head over heels for him.
[ترجمه گوگل]حدس می زدم به خاطر او سر به سر می کنی
[ترجمه ترگمان]حدس می زدم که تو هم دنبالش می گردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وارونه (صفت)
opposite, converse, reverse, inverse, topsy-turvy, upside-down, head over heels, resupinate

ناامیدانه (قید)
head over heels

پشت ورو (قید)
head over heels, the wrong side outward

انگلیسی به انگلیسی

• entirely, completely, fully; excited
in chaotic haste; frantically
rolling upside down, tumbling

پیشنهاد کاربران

( مجازی ) کاملا - صد در صد
به شدت عاشق کسی شدن
Madly in love
دیوانه وار عاشق شدن
با عرض پوزش تصحیح می کنم
وقتی کسی عاشق میشه اینقدر انرژی خوبی داره که سر از پا نمی شناسه
ریشه : وقتی کسی عاشق میشه اینقدر انرژی خوبی داره که شلنگ تخته مینداره .
If someone falls in love with somebody feels like jumping around .
head over heels ( in love )
Completely in love
اصطلاح
کاملاً عاشق شدن، دل بستن به. . .
1. After their first date, Mary was head over heels in love with John.
2. Jack knew he was head over heels for Sarah when he couldn't stop thinking about her.
...
[مشاهده متن کامل]

3. Emma fell head over heels for Carlos the moment they met.
4. Despite their differences, Michael and Sarah were head over heels in love with each other.
5. It didn't take long for Mark to realize he was head over heels in love with his best friend.
6. She was already head over heels for him, and then he surprised her with a romantic gesture.

یک دل نه صد دل عاشق کسی شدن
علاقه شدید به کسی داشتن
معادل جمله ی میمیرم برات
سروته
1 - سر تا پا, دیوانه وار, با تمام وجود، بسیار زیاد عاشق کسی بودن/شدن
Madly, thoroughly, deeply, very much in love
I have been head over heels about my girlfriend since the day I met her.
They fell head over heels in love
...
[مشاهده متن کامل]

2 - کله پا شدن upside - down, summersault
he fell backwards, tumbling head over heels down the steps"

جونش واسم در میره.
وارونه، پشت و رو
هوش از سرش می پره
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس