1. a headmaster
مدیر مدرسه
2. They have wheedled a holiday from the headmaster.
[ترجمه گوگل]آنها تعطیلات خود را از مدیر مدرسه گرفته اند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک تعطیلی را از مدیر مدرسه رد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Our teacher has been promoted to headmaster.
[ترجمه گوگل]معلم ما به مدیر مدرسه ارتقا یافته است
[ترجمه ترگمان] teacher به مدیر ارتقا پیدا کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Our headmaster rattled on for at least two hours at the opening ceremony.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه ما حداقل دو ساعت در مراسم افتتاحیه سر و صدا کرد
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه ما حداقل دو ساعت در مراسم افتتاحیه به صدا در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The headmaster is waiting for someone to own up.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه منتظر کسی است که صاحب آن شود
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه منتظر کسی است که از جایش برخیزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. What the old headmaster said at the graduation ceremony dwells in my mind.
[ترجمه گوگل]آنچه که مدیر مدرسه قدیمی در جشن فارغ التحصیلی گفت در ذهن من ساکن است
[ترجمه ترگمان]چیزی که مدیر مدرسه گفت در مراسم فارغ التحصیلی در ذهنم زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Last night the headmaster promised a full investigation.
[ترجمه گوگل]دیشب مدیر مدرسه قول بررسی کامل داد
[ترجمه ترگمان]دیشب مدیر به یک بازرسی کامل قول داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The headmaster stood on a platform at one end of the hall.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه روی سکویی در انتهای سالن ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]مدیر در یک انتهای راهرو ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Mr. Jones became headmaster last year.
[ترجمه گوگل]آقای جونز سال گذشته مدیر مدرسه شد
[ترجمه ترگمان]آقای جونز سال پیش مدیر مدرسه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I'll report you to the headmaster.
[ترجمه گوگل]من شما را به مدیر مدرسه گزارش می دهم
[ترجمه ترگمان]من شما را به مدیر مدرسه گزارش خواهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The teacher was called away by the headmaster.
[ترجمه گوگل]معلم توسط مدیر مدرسه فراخوانده شد
[ترجمه ترگمان]استاد با مدیر مدرسه تماس گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He resigned his post as headmaster.
[ترجمه گوگل]او از سمت خود به عنوان مدیر مدرسه استعفا داد
[ترجمه ترگمان]به عنوان مدیر از مقام خود استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. That forceful young woman edged out the former headmaster and is now headmaster herself.
[ترجمه گوگل]آن زن جوان زورگو مدیر سابق مدرسه را کنار زد و اکنون خودش مدیر مدرسه است
[ترجمه ترگمان]این خانم جوان قوی، مدیر قبلی را بیرون کشید و حالا مدیر مدرسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I had a long talk with the headmaster about my son.
[ترجمه گوگل]با مدیر مدرسه در مورد پسرم صحبت طولانی داشتم
[ترجمه ترگمان]من با مدیر مدرسه در مورد پسرم صحبت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The headmaster extended our holiday by four days.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه تعطیلات ما را چهار روز تمدید کرد
[ترجمه ترگمان]آقای مدیر با چهار روز تعطیلی ما را تمدید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید