اون پایش داخل گچ است ( مذکر )
او پایش داخل گچ است
پای او صدمه دیده
او بایش در گچ است . یا پای او در گچ است .
* He has his leg in a cast*
cast به معنای گچ است .
leg به معنای پااست .
cast به معنای گچ است .
leg به معنای پااست .
او پایش در داخل گچ ( آتل ) است.
او پایش در گچ است.
او پایش را گچ گرفته ( در گچ ) است
پای او در گچ است
پای او داخل گچ است.
او پایش در گچ است.
گچ ( یا هر قالبی مثل گچ به دلیل صدمه دیدن )
گچ ( یا هر قالبی مثل گچ به دلیل صدمه دیدن )
او یک پایش در گچ است
او پایش را روی ویلچر گذاشته
او پایش را در بالا گذاشته
او پایش در گچ است
اون پایش داخل گچ است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)