he has a black eye

پیشنهاد کاربران

علاوه بر معانی ذکر شده به معنای لکه ننگ و مایه شرمساری نیز هست:
The situation of poor people is a black eye for the administration
( a mark of shame )
زیر چشم او یک سیاهی است
پای چشمش بادمجون کاشتن
او چشم یک کبودی دارد
او چشمش کبود شده است
او ( مذکر ) زیر چشمش گود افتاده
یا او زیر چشمش سیاه شده
او گل زده بوده حالت طبیعی نداشته زیر چشش گود شده
او مرد ( فوت کرد )
او زیر چشمش سیاه شده یا زیر چشمش گود افتاده
اوسیاهی چشم دارد
گل زده زیر چشمش کبود شده
زیر چشمش کبود کرد
او کبودی زیر چشم دارد
او کبودی زیر چشم دارد.
او زیر چشمش گود افتاده است
او زیرچشمش کبود شده
او ( مرد ، پسر ) زیر چشمش سیاه شده
او زیر چشمش سیاه شده ( گود رفتن زیر چشم )
اوزیرچشمش سیاه شده
او پای چشمش سیاه شده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس