he chiefed the expedition through the jungle

پیشنهاد کاربران

اون گروه رو از دل جنگل هدایت کرد.
chief ( نادر – رهبری کردن ) :
در متون قدیمی یا ادبی، گاهی به معنای هدایت یا فرماندهی کردن استفاده شده