he almost dropped the candle

پیشنهاد کاربران

almost=نزدیک بود که . . . /چیزی نمانده بود که . . .
نزدیک بود که او شمع را بیندازد ( رها کند )
چیزی نمانده بود که او شمع را بیندازد ( رها کند )