hazardously


بطورمخاطره امیز، تصادفا

انگلیسی به انگلیسی

• dangerously, in a risky manner

پیشنهاد کاربران

1. They were standing outside a dilapidated little shack that seemed to be tilting rather hazardously to the left.
آنها بیرون یک کلبه کوچک فرسوده ایستاده بودند که به نظر می رسید به طور خطرناکی به سمت چپ متمایل شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

2. Five drivers were caught driving hazardously under the influence of liquor.
پنج راننده تحت تأثیر مشروبات الکلی به طرز خطرناکی در حین رانندگی دستگیر شدند.
3. When the weight that physicians know to be hazardously overweight is considered normal weight by the general public, major health problems are on the horizon.
هنگامی که وزنی که پزشکان می دانند اضافه وزن آن به طور مخاطره آمیز است ، که توسط عموم مردم وزن طبیعی تلقی می شود ، مشکلات عمده سلامتی در آن غریب الوقوع هست.
Hazardously ( adv ) = به طرز خطرناکی، به طور مخاطره آمیز

بپرس