hazardous

/ˈhæzərdəs//ˈhæzədəs/

معنی: خطر ناک، خطیر، پرخطر
معانی دیگر: پرمخاطره، سیج ناک، مخاطره آمیز، وابسته به بخت، بختی، اقبالی، الله بختی، تصادفی، اتفاقی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: hazardously (adv.), hazardousness (n.)
(1) تعریف: having great or numerous dangers; risky; perilous.
مترادف: dangerous, perilous, risky
متضاد: safe
مشابه: adventurous, chancy, dicey, inauspicious, precarious

- These hilly roads are hazardous in the winter.
[ترجمه گوگل] این جاده های تپه ای در زمستان خطرناک هستند
[ترجمه ترگمان] این جاده های کوهستانی در زمستان خطرناک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Mining has always been a hazardous job.
[ترجمه Sara yasini] معدن کاری ( استخراج معدن ) همیشه شغل خطرناکی بوده است.
|
[ترجمه گوگل] معدن کاری همیشه یک شغل خطرناک بوده است
[ترجمه ترگمان] معدن کاری همیشه کار خطرناکی بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Smoking is known to be hazardous to one's health.
[ترجمه گوگل] سیگار کشیدن برای سلامتی مضر شناخته شده است
[ترجمه ترگمان] سیگار کشیدن برای سلامتی فرد خطرناک شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Disposing of hazardous waste presents difficulties.
[ترجمه گوگل] دفع زباله های خطرناک مشکلاتی را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان] هدر دادن مواد زاید خطرناک مشکلاتی را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: depending on chance.
مترادف: chancy, dicey, iffy
متضاد: certain
مشابه: fluky, precarious

- It might sound like a good idea, but the results are hazardous.
[ترجمه گوگل] ممکن است ایده خوبی به نظر برسد، اما نتایج خطرناک هستند
[ترجمه ترگمان] ممکن است ایده خوبی به نظر برسد، اما نتایج خطرناک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a hazardous journey
سفر پرمخاطره

2. a hazardous patrol duty through mine fields
ماءموریت گشتی خطرناک از میان زمین های مین گذاری شده

3. cigaret smoking can be hazardous to your health
سیگار کشیدن می تواند برای تندرستی شما مضر باشد.

4. the u. s. surgeon general has determined that cigarette smoking can be hazardous to your health
مدیر کل بهداری امریکا نظر داده است که کشیدن سیگار ممکن است برای سلامتی مضر باشد.

5. Surface water made driving conditions hazardous.
[ترجمه گوگل]آب سطحی شرایط رانندگی را خطرناک کرده است
[ترجمه ترگمان]آب سطحی شرایط رانندگی را خطرناک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It would be hazardous to invest so much.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری بسیار خطرناک خواهد بود
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری بسیار خطرناک خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These conditions are very hazardous for shipping.
[ترجمه گوگل]این شرایط برای حمل و نقل بسیار خطرناک است
[ترجمه ترگمان]این شرایط برای حمل و نقل بسیار خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. New regulations will reduce hazardous air pollutants.
[ترجمه گوگل]مقررات جدید آلاینده های خطرناک هوا را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]مقررات جدید آلاینده های هوا را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The disposal of hazardous waste is a serious problem.
[ترجمه گوگل]دفع زباله های خطرناک یک مشکل جدی است
[ترجمه ترگمان]دفع زباله های خطرناک یک مشکل جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They have no way to dispose of the hazardous waste they produce.
[ترجمه گوگل]آنها راهی برای دفع زباله های خطرناکی که تولید می کنند ندارند
[ترجمه ترگمان]آن ها هیچ راهی برای از بین بردن زباله های خطرناک که تولید می کنند ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Eating in East Berlin used to be a hazardous and joyless experience.
[ترجمه گوگل]غذا خوردن در برلین شرقی تجربه ای خطرناک و بی لذت بود
[ترجمه ترگمان]خوردن در شرق برلین یک تجربه پرمخاطره و joyless بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Breathing asbestos - laden air may be hazardous to health.
[ترجمه گوگل]تنفس آزبست - هوای مملو از هوا ممکن است برای سلامتی مضر باشد
[ترجمه ترگمان]تنفس سالم asbestos ممکن است برای سلامتی خطرناک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wintry conditions are making roads hazardous for drivers in the northeast of England.
[ترجمه گوگل]شرایط زمستانی جاده ها را برای رانندگان در شمال شرقی انگلستان خطرناک می کند
[ترجمه ترگمان]شرایط wintry در حال ساخت جاده ها برای رانندگان در شمال شرقی انگلستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Was the hazardous code of the duel a greater injustice than the unfairness of the law?
[ترجمه گوگل]آیا قانون خطرناک دوئل بی عدالتی بزرگتر از ناعادلانه بودن قانون بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا قانون خطرناک مبارزه با بی عدالتی بیشتر از the قانون بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It would, however, be hazardous to rely upon these four factors while the theory remains unproven.
[ترجمه گوگل]با این حال، تکیه بر این چهار عامل خطرناک است، در حالی که این نظریه ثابت نشده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، برای تکیه کردن به این چهار عامل، در حالی که این تئوری اثبات نشده باقی می ماند، خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Afterwards, the city discovered the hazardous substances in the groundwater that threatened the nearby public drinking water supply.
[ترجمه گوگل]پس از آن، شهر مواد خطرناکی را در آب های زیرزمینی کشف کرد که منبع آب آشامیدنی عمومی مجاور را تهدید می کرد
[ترجمه ترگمان]پس از آن، شهر مواد خطرناک را در آب های زیرزمینی کشف کرد که آب آشامیدنی عمومی اطراف را تهدید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خطر ناک (صفت)
serious, parlous, disastrous, calamitous, grave, perilous, dangerous, hazardous, herculean, malignant, jeopardous, venturesome, venturous

خطیر (صفت)
serious, great, important, dangerous, hazardous, momentous, esteemed

پرخطر (صفت)
hazardous

تخصصی

[ریاضیات] خیلی خطرناک، تصادفی، اتفاقی

انگلیسی به انگلیسی

• dangerous, risky, perilous
something that is hazardous is dangerous to people's health or safety.

پیشنهاد کاربران

☑️ آپه ناک
پر خطر، خطرناک. مضر، زیان آور، خطربار. دارای ریسک
hazardous ( adj ) ( h�zərdəs ) =involving risk or danger, especially to sb's health or safety, e. g. hazardous waste. It would be hazardous to invest so much.
hazardous
پر خطر، خطرناک
مضر، زیان آور، پرخطر، قانون فقه: خطرناک، روانشناسی: خطربار، علوم نظامی: خطرناک
dangerous, dicey ( informal, chiefly Brit. ) , difficult, insecure, perilous, precarious, risky, unsafe
۱. پر خطر. مخاطره آمیز. خطرناک ۲. اتفاق. تصادفی
مثال:
Cigarette smoking can be hazardous to your health.
سیگار کشیدن می توان برای سلامتی شما پرخطر {و مخاطره آمیز} باشد.
مخرّب
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : hazard
✅️ اسم ( noun ) : hazard
✅️ صفت ( adjective ) : hazardous
✅️ قید ( adverb ) : _
از این واژه بیشتر برای اشاره به چیزهای "خطرناک" مرتبط با سلامتی و مرگ انسان استفاده میشه، واژهdangerous معنای کلی تری داره.
خطرناک
ریسک پذیر
unpredictable
uncertain
tricky
risky
high - risk

Dangerous, especially to ppl's health or safety.
پر خطر، خطر ناک
Dangerous
Dangerous
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس