معنی: بلا استفاده، بدساخته شدهمعانی دیگر: سیم که با آن بسته های کاه و علوفه ی خشک را می بندند، سیم کاه بندی، (عامیانه) در هم و برهم، نامنظم، نابسامان، خراب، درهم ریخته، خل، آشفته، درهم ریخته خل، آشفته go haywire 1 خل شدن، خل بازی درآوردن، نامنظم شدن the radio fell to the ground and went completely haywire رادیو بر زمین افتاد و کاملا خراب شد، ساخته شده از روی عجله، بدساخته شده، بلا استفاده، مغشوش
[ترجمه علی جهان تیغ پور] به نظر می رسد این موتور قدیمی دچار مشکل شده است.
|
[ترجمه گوگل] به نظر می رسد این موتور قدیمی از بین رفته است [ترجمه ترگمان] به نظر میاد این موتور قدیمی داره دیوونه بازی در میاره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: (informal) acting in an unpredictable or disordered manner; crazy.
- After the explosion, the townspeople were going haywire until the police and fire fighters arrived.
[ترجمه گوگل] پس از انفجار، اهالی شهر در حال غوغا بودند تا اینکه نیروهای پلیس و آتش نشانی رسیدند [ترجمه ترگمان] بعد از انفجار، مردم شهر تا زمانی که پلیس و مبارزان آتش رسیدند به مدرسه می رفتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: wire used to bale hay.
جمله های نمونه
1. go haywire
1- خل شدن،خل بازی درآوردن،مخبط بودن 2- خراب شدن (دستگاه و غیره)،نامنظم شدن
2. the radio fell to the ground and went completely haywire
رادیو بر زمین افتاد و کاملا خراب شد.
3. He is haywire to say that.
[ترجمه گوگل]او حوصله دارد این را بگوید [ترجمه ترگمان]داره به هم می گه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. After that, things started to go haywire.
[ترجمه مسلم حمزه ای] بعد از اون کارها شروع به از کنترل خارج شدن کردن
|
[ترجمه گوگل]بعد از آن همه چیز به هم ریخت [ترجمه ترگمان]بعد از آن همه چیز به هم ریخته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Many Americans think their legal system has gone haywire.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آمریکایی ها فکر می کنند که سیستم حقوقی آنها به هم ریخته است [ترجمه ترگمان]بسیاری از آمریکایی ها فکر می کنند که سیستم قانونی آن ها آشفته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He repeated it thousands of times, like a haywire metronome that had lost its beat.
[ترجمه گوگل]او آن را هزاران بار تکرار کرد، مانند مترونومی که ضربان خود را از دست داده است [ترجمه ترگمان]هزاران بار آن را تکرار کرد، مثل metronome haywire که شکست را از دست داده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If something goes haywire, it should be fairly easy to isolate the offending software.
[ترجمه گوگل]اگر چیزی خراب شود، جداسازی نرم افزار متخلف باید نسبتاً آسان باشد [ترجمه ترگمان]اگر چیزی به هم ریخته شود، جدا کردن نرم افزار متخلف باید نسبتا آسان باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Everything would go haywire if he saw her.
[ترجمه گوگل]اگر او را می دید همه چیز خراب می شد [ترجمه ترگمان]اگر او را می دید همه چیز خراب می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The television's gone haywire.
[ترجمه گوگل]تلویزیون از بین رفته است [ترجمه ترگمان]تلویزیون پخش شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. My computer's gone haywire.
[ترجمه گوگل]کامپیوتر من خراب شده است [ترجمه ترگمان] کامپیوتر من دیوونه شده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. After that, things went slightly haywire, but to reach the open marketplace was easy.
[ترجمه گوگل]پس از آن، اوضاع کمی خراب شد، اما رسیدن به بازار آزاد آسان بود [ترجمه ترگمان]بعد از آن، اوضاع به کندی پیش می رفت، اما رسیدن به بازار آزاد آسان بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. My computer has gone haywire again.
[ترجمه گوگل]کامپیوتر من دوباره خراب شده است [ترجمه ترگمان] کامپیوتر من دوباره دیوونه شده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Had it been an accidental hit with a haywire missile?
[ترجمه گوگل]آیا این یک اصابت تصادفی با موشک های وایر بوده است؟ [ترجمه ترگمان]آیا این یک ضربه تصادفی با یک موشک haywire بود؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Haywire: I got a neuroanatomic lesion affecting my reticular activating system.
[ترجمه گوگل]های وایر: من یک ضایعه عصبی آناتومیک گرفتم که بر سیستم فعال کننده شبکه من تأثیر گذاشت [ترجمه ترگمان]haywire: یک ضایعه neuroanatomic را دارم که بر روی سیستم فعال reticular اثر می گذارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. WASHINGTON - Overeating makes the brain go haywire, prompting a cascade of damage that may cause diabetes, heart disease and other ills, US researchers reported on Thursday.
[ترجمه گوگل]واشنگتن - محققان آمریکایی روز پنجشنبه گزارش دادند که پرخوری مغز را از بین می برد و باعث آسیب های متعددی می شود که ممکن است باعث دیابت، بیماری قلبی و سایر بیماری ها شود [ترجمه ترگمان]واشنگتن - پژوهشگران آمریکایی روز پنج شنبه گزارش دادند که Overeating باعث می شود که مغز دچار اختلال شود و سیلی از خساراتی وارد کند که ممکن است باعث دیابت، بیماری های قلبی و دیگر بیماری ها شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بلا استفاده (صفت)
useless, haywire
بد ساخته شده (صفت)
haywire
انگلیسی به انگلیسی
• wire used to bundle hay out of control, crazy (slang) if something goes haywire, it becomes completely disordered or out of control; an informal word.
پیشنهاد کاربران
something that is not functioning properly or is in a state of disarray. چیزی که به درستی کار نمی کند یا در وضعیت نابسامانی قرار دارد. مثال؛ The project went haywire and we missed the deadline. ... [مشاهده متن کامل]
Someone might say, “My computer is going haywire, it keeps freezing. ” If a plan or situation falls apart, someone might say, “Everything went haywire and we had to start over. ”
دیوانه، خُل
دیدین وقتی فشار آب زیاده و شلنگ از دستتون میفته باید دنبالش بدویین تا بگیرینش. اونجا شلنگ haywire شده یعنی از کنترل خارج شده