• : تعریف: a large stack of hay formed for outdoor storage. • مشابه: cock, stack
جمله های نمونه
1.
کپه ی کاه
2. Some sparks from a passing train set the haystack on fire.
[ترجمه گوگل]برخی جرقه های قطار در حال عبور، انبار کاه را آتش زد [ترجمه ترگمان]جرقه ای از یک قطار که در حال عبور بود، خرمن کاه را روی آتش گذاشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. To look for a needle in a haystack.
[ترجمه منا میرزائیان] بدنبال سوزن در انبار کاه
|
[ترجمه گوگل]برای جستجوی سوزن در انبار کاه [ترجمه ترگمان] دنبال یه سوزن تو انبار کاه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The runaway burrowed himself into the haystack.
[ترجمه گوگل]فراری خود را در انبار کاه فرو کرد [ترجمه ترگمان]فراری خود را در انبار کاه فرو کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Bit of a needle in a haystack.
[ترجمه گوگل]تکه سوزن در انبار کاه [ترجمه ترگمان]یه ذره سوزن تو انبار کاه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He's under a haystack, fast asleep.
[ترجمه گوگل]او زیر انبار کاه است، در خواب عمیق [ترجمه ترگمان]او زیر یک انبار کاه است و به سرعت به خواب می رود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The fox burrowed several holes near the haystack.
[ترجمه گوگل]روباه چندین سوراخ در نزدیکی انبار کاه حفر کرد [ترجمه ترگمان]روباه چند سوراخ در کنار انبار کاه فرو کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. More than 230,000 people joined Facebook group Haystack to try and reunite camera and owner.
[ترجمه گوگل]بیش از 230000 نفر به گروه فیس بوک Haystack پیوستند تا دوربین و مالک را دوباره متحد کنند [ترجمه ترگمان]بیش از ۲۳۰ هزار نفر به گروه فیس بوک پیوستند تا سعی کنند دوربین و صاحب آن را متحد کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They got lost digging themselves into a haystack just to keep warm.
[ترجمه گوگل]آنها گم شدند و خودشان را در انبار کاه فرو کردند تا فقط گرم شوند [ترجمه ترگمان]اونا خودشون رو توی یه انبار کاه گم کردن تا گرم نگهش دارن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Reid: A needle would stand out in a haystack.
[ترجمه گوگل]رید: یک سوزن در انبار کاه برجسته می شود [ترجمه ترگمان]رید: یک سوزن در انبار کاه جای خواهد گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The escaped prisoners lay doggo in a haystack until the searchers had gone away.
[ترجمه منا میرزائیان] زندانی های فراری در انبار کاه پنهان شدن تا یابندگان بروند
|
[ترجمه گوگل]زندانیان فراری در انبار کاه دراز کشیده بودند تا زمانی که جستجوگران از آنجا دور شدند [ترجمه ترگمان]زندانیان فراری در انبار کاه لانه کرده بودند تا آن که searchers رفته بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He found a haystack and, exhausted, lay down to sleep.
[ترجمه گوگل]یک انبار کاه پیدا کرد و خسته و کوفته دراز کشید تا بخوابد [ترجمه ترگمان]او یک انبار کاه پیدا کرد و خسته و درمانده به خواب رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. How can we ever find the quotation if you don't even know what part of the book it comes from? It'll be like looking for a needle in a haystack.
[ترجمه گوگل]چگونه میتوانیم این نقل قول را پیدا کنیم، اگر شما حتی نمیدانید از چه بخشی از کتاب آمده است؟ مثل این است که در انبار کاه به دنبال سوزن بگردید [ترجمه ترگمان]چطور میتونیم این نقل قول رو پیدا کنیم اگه تو حتی نمیدونی این کتاب از کجا اومده؟ مثل این میمونه که دنبال یه سوزن تو انبار کاه باشی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Searching for one man in this big city is like looking for a needle in a haystack.
[ترجمه گوگل]جستجوی یک مرد در این شهر بزرگ مانند جستجوی سوزنی در انبار کاه است [ترجمه ترگمان]گشتن دنبال یک مرد در این شهر بزرگ مثل گشتن به دنبال سوزن در انبار کاه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
علف دان (اسم)
hay rick, haystack
کومه علف خشک (اسم)
haystack
پشته علف (اسم)
haystack
انگلیسی به انگلیسی
• pile of hay with a conical top a haystack is a large neat pile of hay, usually in a field. if you say that trying to find something is like looking for a needle in a haystack, you mean that it is extremely difficult or impossible to find.
پیشنهاد کاربران
Looking for a needle in a haystack . جستجوی سوزن در انبار کاه .
a vertical standing wave in turbulent rivers
انبار کاه . . فقط مبشه انبار کاه نه اون کلماته دیگه