haversack

/ˈhævəsæk//ˈhævəsæk/

معنی: خورجین، کیسه پارچه ای، کسه
معانی دیگر: (کیسه ی پارچه ای که سربازان و کوهنوردان و غیره روی یک شانه می آویزند) کوله پشتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a strong bag with a single strap, usu. worn over one shoulder and used to carry food or supplies.

جمله های نمونه

1. How can you escape all this without some haversack of a parenthesis about the lady's character?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانید از همه اینها فرار کنید، بدون اینکه پرانتزی در مورد شخصیت این خانم وجود داشته باشد؟
[ترجمه ترگمان]چطور می تونی از همه اینا فرار کنی، بدون کوله پشتی اش در مورد شخصیت خانم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tom unpacked the haversack and wandered round the room putting the groceries away on shelves and into small cupboards.
[ترجمه گوگل]تام کوله پشتی را باز کرد و در اتاق پرسه زد و مواد غذایی را در قفسه ها و کمدهای کوچک گذاشت
[ترجمه ترگمان]تام کوله پشتی اش را باز کرد و دور اتاق می چرخید و خوراکی ها را روی قفسه ها و قفسه های کوچکی می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Yanto quickly stuffed the goods into his haversack.
[ترجمه گوگل]یانتو به سرعت اجناس را در کیف خود فرو کرد
[ترجمه ترگمان]به سرعت اجناس را در کوله پشتی اش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Picking up his now empty haversack, Yanto climbed up the ladder on to the deck.
[ترجمه گوگل]یانتو با برداشتن کوله پشتی خالی اش، از نردبان به عرشه بالا رفت
[ترجمه ترگمان]کوله پشتی اش را برداشت و از نردبان بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Soldier:Did anyone other than you pack your Handy Haversack?
[ترجمه گوگل]سرباز: آیا کسی جز تو کوله پشتی دستی تو را بسته است؟
[ترجمه ترگمان]کسی غیر از اینکه \"Handy haversack\" رو جمع کنی کاری کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the backside, there is a penniless heavy haversack, but your back is straight, your footstep is flimsy, your corners of the mouth smile is haughty and fortitude.
[ترجمه گوگل]در پشت، یک کوله پشتی سنگین و بی پول وجود دارد، اما پشت شما صاف، قدم شما سست، گوشه های لب شما لبخند مغرور و متانت است
[ترجمه ترگمان]در باسن، یک توبره پشتی سنگین وجود دارد، اما پشت شما راست است، صدای پای شما سست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. From the haversack to the coffee to the coach and the economy class, he has cleverly used all of the photo opportunities available to him.
[ترجمه گوگل]از کوله پشتی گرفته تا قهوه گرفته تا مربی و کلاس اکونومی، او هوشمندانه از تمام فرصت های عکاسی در دسترس استفاده کرده است
[ترجمه ترگمان]از کوله پشتی به سمت قهوه تا مربی و کلاس اقتصاد، او به طور هوشمندانه تمام فرصت های عکس موجود برای خود را مورد استفاده قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You take the haversack, I'll search his pockets.
[ترجمه گوگل]شما کوله پشتی را بردارید، من جیب هایش را جستجو می کنم
[ترجمه ترگمان]کوله پشتی اش را بردار، جیب هایش را می گردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Billy made no reply, but went to his haversack and took from it an apple, and going up to his pony placed him in position, the rein over the horn of the saddle.
[ترجمه گوگل]بیلی هیچ پاسخی نداد، اما به سمت کوله پشتی خود رفت و از آن یک سیب برداشت و به سمت اسب خود رفت، او را در موقعیتی قرار داد، افسار بالای شاخ زین
[ترجمه ترگمان]بیلی پاسخی نداد، اما به طرف کوله پشتی اش رفت و از آن سیبی برداشت و به سمت اسبش رفت و سوار اسبش شد و افسار اسبش را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The utility model relates to an armed knapsack haversack for armies.
[ترجمه گوگل]مدل کاربردی مربوط به یک کوله پشتی مسلح برای ارتش است
[ترجمه ترگمان]مدل سودمند مربوط به یک کوله پشتی مسلح برای ارتش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He got my haversack from the cab and dumped it at my feet.
[ترجمه گوگل]او کوله پشتی مرا از تاکسی درآورد و جلوی پایم انداخت
[ترجمه ترگمان]کوله پشتیم را از تاکسی بیرون آورد و آن را روی پاهایم انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An upper window of the house had been opened and a haversack was dropped to the ground.
[ترجمه گوگل]یک پنجره بالای خانه باز شده بود و یک کوله پشتی روی زمین افتاده بود
[ترجمه ترگمان]پنجره بالایی خانه باز شده بود و یک کوله پشتی اش روی زمین افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It wasn't long before he reappeared and swiftly removed his haversack, bags and boxes from the back of the cart.
[ترجمه گوگل]طولی نکشید که دوباره ظاهر شد و به سرعت کیف، کیف و جعبه هایش را از پشت گاری برداشت
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که دوباره ظاهر شد و به سرعت کوله پشتی اش و جعبه و جعبه را از پشت گاری بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The next morning I waited until Marc went out and then I used mam's phone to call the police and grass Marc for the twenty grams of cocaine he had stashed in a haversack under the stairs.
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد منتظر ماندم تا مارک بیرون رفت و سپس با تلفن مامان با پلیس تماس گرفتم و مارک را برای بیست گرم کوکائینی که در یک کوله پشتی زیر پله ها ذخیره کرده بود، گرفتم
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد، منتظر ماندم تا مارک از خانه خارج شود و من هم تلفن کردم که مارک و علف ها را برای بیست گرم کوکائین که در یک کوله پشتی زیر پله مخفی کرده بود، صدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خورجین (اسم)
bag, pack sack, valise, saddlebag, pannier, satchel, carpetbag, portmanteau, gripsack, haversack, wallet

کیسه پارچه ای (اسم)
haversack

کسه (اسم)
haversack

تخصصی

[نساجی] کیسه پارچه ای - کیسه - خورجین

انگلیسی به انگلیسی

• bag for carrying supplies
a haversack is a canvas bag worn on your back and used for carrying things when you are out walking.

پیشنهاد کاربران

کوله پشتی که سربازان برای حمل وسایل خود استفاده می کنند و معمولا یک بند دارد و روی سانه قرار داده میشود.

بپرس