سبقت جستن (فعل)forestall, anticipate, take the lead, outguess, get the better of, get the start, outpace, outgo, have the upper hand, take the precedenceغالب امدن (فعل)triumph, vanquish, conquer, overcome, have the upper hand, prevail
برتر بودن از دیگری، جلوتر بودن از کسیدست بالا را داشتن ، کنترل موقعیتی را در اختیار داشتنIn our office the boss has the upper handدر اداره ما رییس دست بالا را دارددست بالا را داشتن ( به همین شکل هم استفاده میشه )+ عکس و لینک