have second thoughts

انگلیسی به انگلیسی

• possess doubts, think twice

پیشنهاد کاربران

بازنگری کردن در یک تصمیم، ایده، یا برنامه که اغلب با شک یا تردید درباره درستی انتخاب اولیه همراه است.
این عبارت به طور معمول در مکالمات روزمره برای بیان شک یا تردید استفاده می شود، به ویژه هنگام تصمیم گیری های مهم. این عبارت بازتاب دهنده تمایل طبیعی انسان به بازنگری در شرایط است.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف: Reconsider, doubt, rethink, feel unsure.
مثال؛
She began to have second thoughts about accepting the job offer when she learned about the long hours.
He had second thoughts about buying the car after realizing how expensive the insurance would be.

تجدید نظر کردن در تصمیم
مثلا
I detected a slight hesitation in your speech
Could you have second thought about it?
من یه ذره تردید دیدم تو حرفت
میخای تجدید نظر کنی در موردش؟
وقتی شما تصمیمی رو میگیرید و یا کاری رو انجام میدین بعدش ممکنه به درستی اون کارتون یا تصمیتون شک کنید یا یه حس دلهره و یا حتی گناه بهتون دست بده که به این ها میگن second thoughts
I was having second thoughts about staying with marcus.
دو به شک شدن
to change your opinion after thinking about something again
Be doubtful
دودل بودن
دو دل بودن to be on second thoughts
تجدید نظر کردن
عوض کردن نظر یا شک کردن بهش
مردد بودن، دو دل بودن
در مورد کاری شک و تردید داشتن
با شک و تردید شروع کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس