have it in one

پیشنهاد کاربران

I never thought you had it in you to start your own business—proud of you!
هیچوقت فکر نمیکردم توانایی راه انداختن کسب و کار خودت رو توی خودت داشته باشی—بهت افتخار میکنم!
You handled that crisis so well—guess you had it in you all along.
...
[مشاهده متن کامل]

اون بحران رو عالی مدیریت کردی—ظاهراً همیشه این توانایی تو وجودت بوده.
Do you think she has it in her to lead such a big project?
فکر میکنی واقعاً توانایی رهبری چنین پروژه بزرگی رو توش هست؟
After years of doubting himself, he proved he had it in him to become a champion.
بعد از سالها تردید، ثابت کرد قابلیت قهرمان شدن تویش وجود داشته.
If you don’t believe you have it in you, no one else will either.
اگر خودت باور نداشته باشی این قابلیت تو هست، هیچکس دیگر هم باور نخواهد داشت.
That brutal honesty? Yeah, I don’t have it in me to be that harsh.
اون صداقت بی رحمانه؟ نه، من اصلاً توانایی این میزان بی رحمی رو توی خودم ندارم.
They said I’d fail, but Mom whispered, ‘I know you have it in you. ’
میگفتن شکست میخورم، اما مامان آروم گفت: ‘میدونم این توانایی رو داری. ’
Surprise yourself—you might have more courage in you than you think.
خودتو غافلگیر کن—شاید شجاعت بیشتری از اونی که فکر میکنی توی خودت داشته باشی.

توانایی چیزی را داشتن
i have it in me
توانایی شو دارم
در خودم میبینم
به نقل از میریام وبستر:
: to have the ability ( to do something )
: be capable ( of something )
مثال:
His last performance was wonderful; I didn't know he had it in him
به کاری توانا بودن
تواناییِ [کاری] را داشتن
ویژگی پنهانی که به دلایلی بروز نکرده یه دفعه بروز می کند.
She’s not normally so outgoing; I never believed she
had it in her to perform in front of such a big audience.