مخ چیزی را داشتن
I've got a good head for figures cause l'm accountant
مغز محاسباتی داشتن
توی کاری خوب بودن
استعداد داشتن توی چیزی
استعداد داشتن توی چیزی
توانایی از پس محاسبات برآمدن
خوب به خاطر سپردن
کاملا از چیزی سردرآوردن
خوب به خاطر سپردن
کاملا از چیزی سردرآوردن
استعداد ذاتی و خدادادی در چیزی داشتن