have an eye to


پاییدن، مواظب بودن، توجه کردن از

جمله های نمونه

1. He always has an eye to the main chance, seeing when money can be made.
[ترجمه گوگل]او همیشه به شانس اصلی چشم دوخته است تا ببیند چه زمانی می توان پول به دست آورد
[ترجمه ترگمان]او همیشه یک چشم به شانس اصلی دارد و می بیند که چه زمانی پول می تواند ساخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He always has an eye to making money whatever his plans are.
[ترجمه گوگل]او همیشه چشمش به پول درآوردن هر برنامه‌ای است
[ترجمه ترگمان]همیشه یک چشم دارد که هر نقشه ای که دارد پول در بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Have an eye to spelling in these test papers.
[ترجمه گوگل]در این اوراق امتحانی به املا دقت کنید
[ترجمه ترگمان]نگاهی به هجی کردن در این مقالات تست داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You should have an eye to spelling in these test papers.
[ترجمه گوگل]شما باید در این مقالات آزمون به املا توجه داشته باشید
[ترجمه ترگمان]شما باید نگاهی به هجی کردن در این مقالات تست داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Have an eye to spelling in your answer sheets.
[ترجمه گوگل]در پاسخنامه های خود به املا دقت کنید
[ترجمه ترگمان]نگاهی به املای کلمات خود داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Please have an eye to the child in my absence.
[ترجمه گوگل]لطفا در غیاب من مراقب کودک باشید
[ترجمه ترگمان]لطفا در غیاب من مراقب بچه باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Have an eye to spelling in your exercise book.
[ترجمه گوگل]در دفتر تمرین خود به املا دقت کنید
[ترجمه ترگمان]نگاهی به هجی کردن در دفترچه راهنمای خود داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Publishers have an eye to their profits.
[ترجمه گوگل]ناشران به سود خود چشم دارند
[ترجمه ترگمان]ناشران یک چشم به سود خود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس