have an axe to grind

جمله های نمونه

1. Justin:I have an axe to grind with him.
[ترجمه آرزو] من روی او تعصب دارم!
|
[ترجمه احصان‌] جاستین، من بخاطر دلایل شخصی با اون درگیر هستم.
|
[ترجمه گوگل]جاستین:من یه تبر دارم که باهاش ​​خرد کنم
[ترجمه ترگمان]من یه تبر دارم که باه اش کار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Often the author will have an axe to grind, leading to a one-sided commentary on issues and debates.
[ترجمه گوگل]غالباً نویسنده تیشه‌ای برای خرد کردن دارد که منجر به تفسیر یک طرفه در مورد موضوعات و بحث‌ها می‌شود
[ترجمه ترگمان]نویسنده اغلب تبری برای آسیاب کردن خواهد داشت که منجر به تفسیر یک جانبه بر روی موضوعات و بحث هایی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Whenever he flatters your generosity, he will certainly have an axe to grind.
[ترجمه گوگل]هر گاه سخاوت شما را چاپلوسی کند، مطمئناً تیشه ای برای خرد کردن خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]هر وقت که جوانمردی شما را ستایش می کند، مطمئنا یک تبر برای خرد کردن خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Angela: "I have an axe to grind with you. "
[ترجمه گوگل]آنجلا: "من با تو تبر دارم "
[ترجمه ترگمان]آنجلا: \" من یک تبر دارم که با تو خرد کنم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I have an axe to grind!
[ترجمه گوگل]من یک تبر برای خرد کردن دارم!
[ترجمه ترگمان]! من یه تبر برای خرد کردن دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Over the years, my curiosity has led me talk to folk who don't have an axe to grind or a vested interest in marketing's explanations of how things work.
[ترجمه گوگل]در طول سال‌ها، کنجکاوی من باعث شد با افرادی صحبت کنم که تبری برای خرد کردن ندارند یا علاقه خاصی به توضیحات بازاریابی در مورد نحوه کار کردن چیزها ندارند
[ترجمه ترگمان]در طول سال ها، کنجکاوی من باعث شد که من با مردمی صحبت کنم که یک تبر برای آسیاب کردن یا علاقه زیادی به توضیحات بازاریابی در مورد نحوه کار این چیزها ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) have a point of contention, have an issue that one wants to discuss

پیشنهاد کاربران

{ Have an strong view and opinion and want to persuade everyone he is correct { normally used critically
میخواد به دیگران تحمیل کنه که نظر یا عقیده خودش درسته
معنی تحت الفظی : یه تبر برای تیز کردن داشتن
معنی معادل : غرض داشتن
قصد القا نظرات خاصی را دارند ، قصد افکار سازی دارند
این اصطلاح برای انتقاد کردن از افراد بکار می ره
و به معنی افرادی که فکر میکنن فقط اونا درست میگن بهمین دلیل سعی دارن که همه رو متقاعد کنن.
تعصب خشک و غیر منطقی داشتن در مورد موضوعی!
طمع یا نیت پنهانی داشتن
منفهت خاصی را در سر داشتن
هدف/نیت خاصی را دنبال کردن
سنگ خود را به سینه زدن
داشتن چیزی برای شکایت کردن درمورد آن
نظر یا عقیده قوی داره و می خواد همه رو متقاعد کنه که خودش درست میگه ( معمولا برای انتقاد به کار میره )
معادل:سلام گرگ بی طمع نیس
معنی :غرض شخصی در انجام کاری داشتن
عقیده شخصی برای انجام کاری
( اصطلاح ) : داشتن یک عقیده خشک و بی مدرک شخصی در مورد چیزی که می خواهید مردم بپذیرند و برایش تلاش می کنید.
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/have - an - axe - to - grind
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس