have a lot of balls in the air

پیشنهاد کاربران

Have so many tasks to do in one time
Synonym : have a lot of plates spinning
داشتن کارهای متعدد برای انجام دادن در یک زمان .
در این حالت بهتره کارها اولویت بندی بشه و بعد از اتمام هر کار ، کار بعدی شروع بشه.
این اصطلاح در فارسی با یه دست دو هندوانه بلند کردن معنی میده .

بپرس