🔸 معادل فارسی:
• خیلی خوش گذراندن
• لذت بردن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :** تجربه ی زمان بسیار سرگرم کننده و خنده دار.
- مثال: *We had a hoot at the comedy show. *
... [مشاهده متن کامل]
ما در نمایش کمدی **خیلی خوش گذراندیم**.
2. ** ( تصویری – کاربردی ) :** �Hoot� در اصل صدای جغد است، اما در محاوره به معنای �چیزی خیلی خنده دار یا سرگرم کننده� آمده.
- مثال: *The kids had a hoot playing in the park. *
بچه ها در پارک بازی کردن را **خیلی لذت بخش یافتند**.
- - -
🔸 مترادف ها:
have fun – have a blast – enjoy oneself – laugh a lot – have a great time
- - -
🔸 مثال ها:
• *They had a hoot at the wedding. *
آن ها در عروسی **خیلی خوش گذراندند**.
• *We had a hoot playing board games last night. *
ما دیشب با بازی های رومیزی **خیلی خوش گذراندیم**.
• *She had a hoot telling funny stories. *
او با تعریف داستان های خنده دار **خیلی خوش گذراند**.
• خیلی خوش گذراندن
• لذت بردن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :** تجربه ی زمان بسیار سرگرم کننده و خنده دار.
- مثال: *We had a hoot at the comedy show. *
... [مشاهده متن کامل]
ما در نمایش کمدی **خیلی خوش گذراندیم**.
2. ** ( تصویری – کاربردی ) :** �Hoot� در اصل صدای جغد است، اما در محاوره به معنای �چیزی خیلی خنده دار یا سرگرم کننده� آمده.
- مثال: *The kids had a hoot playing in the park. *
بچه ها در پارک بازی کردن را **خیلی لذت بخش یافتند**.
- - -
🔸 مترادف ها:
- - -
🔸 مثال ها:
آن ها در عروسی **خیلی خوش گذراندند**.
ما دیشب با بازی های رومیزی **خیلی خوش گذراندیم**.
او با تعریف داستان های خنده دار **خیلی خوش گذراند**.