🔹 1. Meaning ( English فارسی )
have a case
= to have a valid legal claim, sufficient evidence, or strong reasons to support your position ( in court or in argument ) .
🔸 فارسی:
پرونده ی قابل دفاع داشتن / حق داشتن / دلیل محکم داشتن / مدرک کافی داشتن برای شکایت یا اثبات ادعا
... [مشاهده متن کامل]
- - -
🔹 2. معادل های فارسی ( رسمی محاوره ای )
حق داشتن ( در دعوا یا بحث )
پرونده ی حقوقی معتبر داشتن
مدرک و دلیل کافی داشتن
مورد قانونی داشتن
بتونی حرفتو ثابت کنی ( محاوره ای )
بتونی بری دادگاه و برنده شی
- - -
🔹 3. 10 Examples in Different Contexts
⚖️ 1. Legal ( Formal )
The court ruled that we had a case.
دادگاه حکم داد که ما پرونده ی قابل دفاعی داریم.
( یعنی دلایل مون کافی و معتبره. )
- - -
🧑⚖️ 2. Legal / Advocacy
If the evidence checks out, you’ve got a case.
اگه مدارک تأیید بشن، پرونده داری.
( یعنی می تونی شکایت کنی. )
- - -
🧠 3. Logical / Argumentative
You may have a case there — your reasoning is solid.
شاید حق با تو باشه — استدلالت محکمه.
( یعنی حرفت منطقیه. )
- - -
💬 4. Everyday / Informal
You’ve got a case when you say she’s unreliable.
وقتی می گی اون قابل اعتماد نیست، بی راه نمی گی.
( یعنی حق داری، استدلالت درسته. )
- - -
🗣️ 5. Debating
He made a strong case for renewable energy.
او برای انرژی تجدیدپذیر استدلال قوی ارائه کرد.
( یعنی دفاع خوبی از موضعش کرد. )
- - -
💼 6. Business / Persuasive
You’ll have to build a case for why the company should invest in you.
باید برای اینکه شرکت روی تو سرمایه گذاری کنه، استدلال قوی بیاری.
( یعنی خودت رو قانع کننده نشون بدی. )
- - -
🧑🤝🧑 7. Emotional / Social
You might have a case for feeling hurt — they did treat you unfairly.
شاید حق داری ناراحت باشی — واقعاً باهات منصفانه رفتار نکردن.
( یعنی احساست منطقیه. )
- - -
😏 8. Humorous
I think I have a case for suing my alarm clock.
فکر کنم حق دارم از ساعت زنگ دارم شکایت کنم!
( طنز روزمره، یعنی خسته ام از بیدار شدن. )
- - -
🧩 9. Philosophical
If morality depends on empathy, then you have a case against indifference.
اگر اخلاق به همدلی بستگی داره، پس تو در مخالفت با بی تفاوتی حق داری.
( استدلال فلسفی. )
- - -
📰 10. Journalistic
Lawyers argued they had a case for appeal.
وکلای مدافع استدلال کردند که برای تجدیدنظر پرونده دارند.
( زبان رسمی روزنامه ای. )
- - -
🔹 Etymology ( ریشه شناسی )
از لاتین casus ( �رخداد، واقعه� ) → در حقوق به معنی “موضوعی که باید قضاوت شود. ”
در قرن ۱۴ وارد زبان انگلیسی شد: legal case = “پرونده ای که دادگاه باید بررسی کند. ”
سپس گسترش یافت به معنی “استدلال معتبر” یا “حقانیت منطقی در بحث. ”
بنابراین:
legal case → پرونده ی رسمی
have a case ( for/against ) → دلیل یا استدلال محکم داشتن
- - -
🔹 Related Expressions / Collocations
Phrase Meaning
have a case ( for/against ) دلیل یا پرونده داشتن
make a case ( for/against ) استدلال کردن برای/علیه چیزی
build a case شواهد و دلایل جمع آوری کردن
argue your case از موضع خود دفاع کردن
a strong/weak case پرونده یا استدلال قوی/ضعیف
dismiss the case رد کردن پرونده
case closed پرونده مختومه / موضوع تموم شد ( هم رسمی، هم اصطلاحی )
- - -
🔹 Synonyms / Paraphrases
have grounds ( for something )
have justification
have evidence
have a valid claim
have a solid argument
have a point ( در گفت وگوهای غیررسمی )
- - -
🔹 ۵ Example Sentences in Varied Registers
1. Legal
The judge said the plaintiff had a case and allowed it to proceed.
قاضی گفت شاکی پرونده ی قابل بررسی دارد و اجازه ی رسیدگی داد.
- - -
2. Academic
You have a strong case for re - evaluating this policy.
برای بازنگری در این سیاست استدلال محکمی داری.
- - -
3. Business
She built a convincing case for remote work.
برای کار از راه دور استدلال قانع کننده ای ارائه داد.
- - -
4. Conversational
You might have a case there — he does act strangely.
شاید راست می گی — واقعاً رفتار عجیبی داره.
- - -
5. Sarcastic / Humorous
If laziness were a crime, I’d have a solid case against me.
اگه تنبلی جرم بود، پرونده ی محکمی علیه خودم داشتم!
- - -
🔹 Tone & Register Summary
ویژگی توضیح
لحن اصلی رسمی در حقوق، خنثی در استدلال، طنز در محاوره
کاربرد حقوقی، آکادمیک، گفت وگویی
رسمیت از غیررسمی تا رسمی کامل
بار احساسی مثبت یا خنثی ( قدرت منطقی ) ، گاهی طنز در محاوره
سطح زبانی B2–C2 ( بسته به نوع بافت )
🔸 فارسی:
پرونده ی قابل دفاع داشتن / حق داشتن / دلیل محکم داشتن / مدرک کافی داشتن برای شکایت یا اثبات ادعا
... [مشاهده متن کامل]
- - -
🔹 2. معادل های فارسی ( رسمی محاوره ای )
حق داشتن ( در دعوا یا بحث )
پرونده ی حقوقی معتبر داشتن
مدرک و دلیل کافی داشتن
مورد قانونی داشتن
بتونی حرفتو ثابت کنی ( محاوره ای )
بتونی بری دادگاه و برنده شی
- - -
⚖️ 1. Legal ( Formal )
دادگاه حکم داد که ما پرونده ی قابل دفاعی داریم.
( یعنی دلایل مون کافی و معتبره. )
- - -
🧑⚖️ 2. Legal / Advocacy
اگه مدارک تأیید بشن، پرونده داری.
( یعنی می تونی شکایت کنی. )
- - -
شاید حق با تو باشه — استدلالت محکمه.
( یعنی حرفت منطقیه. )
- - -
وقتی می گی اون قابل اعتماد نیست، بی راه نمی گی.
( یعنی حق داری، استدلالت درسته. )
- - -
🗣️ 5. Debating
او برای انرژی تجدیدپذیر استدلال قوی ارائه کرد.
( یعنی دفاع خوبی از موضعش کرد. )
- - -
باید برای اینکه شرکت روی تو سرمایه گذاری کنه، استدلال قوی بیاری.
( یعنی خودت رو قانع کننده نشون بدی. )
- - -
شاید حق داری ناراحت باشی — واقعاً باهات منصفانه رفتار نکردن.
( یعنی احساست منطقیه. )
- - -
فکر کنم حق دارم از ساعت زنگ دارم شکایت کنم!
( طنز روزمره، یعنی خسته ام از بیدار شدن. )
- - -
اگر اخلاق به همدلی بستگی داره، پس تو در مخالفت با بی تفاوتی حق داری.
( استدلال فلسفی. )
- - -
وکلای مدافع استدلال کردند که برای تجدیدنظر پرونده دارند.
( زبان رسمی روزنامه ای. )
- - -
🔹 Etymology ( ریشه شناسی )
از لاتین casus ( �رخداد، واقعه� ) → در حقوق به معنی “موضوعی که باید قضاوت شود. ”
در قرن ۱۴ وارد زبان انگلیسی شد: legal case = “پرونده ای که دادگاه باید بررسی کند. ”
سپس گسترش یافت به معنی “استدلال معتبر” یا “حقانیت منطقی در بحث. ”
بنابراین:
legal case → پرونده ی رسمی
have a case ( for/against ) → دلیل یا استدلال محکم داشتن
- - -
have a case ( for/against ) دلیل یا پرونده داشتن
make a case ( for/against ) استدلال کردن برای/علیه چیزی
build a case شواهد و دلایل جمع آوری کردن
argue your case از موضع خود دفاع کردن
a strong/weak case پرونده یا استدلال قوی/ضعیف
dismiss the case رد کردن پرونده
case closed پرونده مختومه / موضوع تموم شد ( هم رسمی، هم اصطلاحی )
- - -
have a point ( در گفت وگوهای غیررسمی )
- - -
قاضی گفت شاکی پرونده ی قابل بررسی دارد و اجازه ی رسیدگی داد.
- - -
برای بازنگری در این سیاست استدلال محکمی داری.
- - -
برای کار از راه دور استدلال قانع کننده ای ارائه داد.
- - -
شاید راست می گی — واقعاً رفتار عجیبی داره.
- - -
اگه تنبلی جرم بود، پرونده ی محکمی علیه خودم داشتم!
- - -
ویژگی توضیح
لحن اصلی رسمی در حقوق، خنثی در استدلال، طنز در محاوره
کاربرد حقوقی، آکادمیک، گفت وگویی
رسمیت از غیررسمی تا رسمی کامل
بار احساسی مثبت یا خنثی ( قدرت منطقی ) ، گاهی طنز در محاوره
سطح زبانی B2–C2 ( بسته به نوع بافت )