have a ball

جمله های نمونه

1. He and I just have a ball.
[ترجمه ریحانه] من و او پسر فقط یک توپ داریم
|
[ترجمه ali khajouiefard] من و او اوقات خوبی داشتیم ( have a ball: to have a very good time )
|
[ترجمه گوگل]من و او فقط یک توپ داریم
[ترجمه ترگمان] من و اون فقط یه توپ داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Have dinner, have a ball, then spend the night, provided you have reservations.
[ترجمه گوگل]شام بخورید، توپ بخورید، سپس شب را بگذرانید، مشروط بر اینکه رزرو کنید
[ترجمه ترگمان]شام بخورید، یک توپ داشته باشید، سپس شب را صرف کنید، مشروط بر اینکه رزرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We have a ball in my bag.
[ترجمه گوگل]ما یک توپ در کیف من داریم
[ترجمه ترگمان] ما یه توپ تو کیفم داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When you have a ball with your friends, what makes you the highest?
[ترجمه گوگل]وقتی با دوستانتان توپ دارید، چه چیزی شما را از همه بالاتر می کند؟
[ترجمه ترگمان]وقتی یک مجلس رقص با دوستان خود دارید، چه چیز شما را به اوج می رساند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A typical park would have a ball field, man - made lakes and lawns.
[ترجمه نیوشا] یک پارک معمولی دارای یک زمین توپ ، دریاچه مصنوعی و چمن است
|
[ترجمه گوگل]یک پارک معمولی دارای یک زمین توپ، دریاچه ها و چمن های ساخته شده توسط انسان است
[ترجمه ترگمان]یک پارک معمولی یک میدان توپ، دریاچه ها و چمن ها درست می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We intend to have a ball at the amusement park.
[ترجمه گوگل]ما قصد داریم در شهربازی یک توپ داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]ما قصد داریم یک مجلس رقص در پارک تفریحی داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Like the last game you have a ball with a box, screen borders, and the paddle.
[ترجمه گوگل]مانند آخرین بازی شما یک توپ با جعبه، حاشیه های صفحه و پارو دارید
[ترجمه ترگمان]مثل آخرین بازی که توپی با یک جعبه، مرزها و پارو داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We intend to have a ball at the amusement park today.
[ترجمه گوگل]ما امروز قصد داریم در شهربازی یک توپ داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]ما قصد داریم امروز یه مجلس رقص تو پارک تفریحی داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. NowlookI have a ball in my hand.
[ترجمه گوگل]حالا نگاه کن من یک توپ در دست دارم
[ترجمه ترگمان]NowlookI توپ تو دست منه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Let's hit the bar, have a ball tonight!
[ترجمه گوگل]بیایید به تیرک دروازه بزنیم، امشب یک توپ داشته باشیم!
[ترجمه ترگمان]! بزن بریم بار، امشب مجلس رقص داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We can have a ball in the spacious villa.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم در ویلای بزرگ یک توپ داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم در ویلای بزرگ یک توپ داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I will have a ball team of my own.
[ترجمه گوگل]من یک تیم توپ برای خودم خواهم داشت
[ترجمه ترگمان] من خودم یه تیم رقص دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Did you have a ball on vacation?
[ترجمه گوگل]در تعطیلات توپ داشتی؟
[ترجمه ترگمان]تو تعطیلات توپی خوردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I think we would have a ball.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم ما یک توپ خواهیم داشت
[ترجمه ترگمان] فکر کنم یه مجلس رقص داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• have a good time, enjoy oneself (slang)

پیشنهاد کاربران

این یه اصطلاحه به معنای �خوش بگذره! �
to have a very good time
اوقات خوشی داشتن
اوقات خوشی داشتن
خوش گذشتن
To have a very enjoyable time, to enjoy yourself very much,
It was a great weekend - we all had a ball.
خوش گذروندن، کیف کردن . ترکوندن هم معنی میده . یک اصطلاح اسلنگ است.
مثال
How was the�party�last�night?" "Oh, it was great� - we had a ball!"
مهمونی دیشب چطور بود؟ اوه، عالی بود، کیف کردیم!!!.

بپرس