have a baby
/hæv ə ˈbeɪbi//hæv ə ˈbeɪbi/
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
اصطلاح "have a baby" می تونه به هر دو مفهوم اشاره کنه:
1. بچه دار شدن: به معنی داشتن یک نوزاد جدید در خانواده.
- مثال: "They are going to have a baby. "
( آن ها قرار است بچه دار شوند. )
... [مشاهده متن کامل]
2. به دنیا آوردن بچه: به معنی فرآیند زایمان و تولد نوزاد.
- مثال: "She had a baby last week. "
( او هفته گذشته بچه به دنیا آورد. )
بنابراین، بسته به زمینه جمله، این اصطلاح می تواند به هر دو مفهوم اشاره داشته باشه.
1. بچه دار شدن: به معنی داشتن یک نوزاد جدید در خانواده.
- مثال: "They are going to have a baby. "
( آن ها قرار است بچه دار شوند. )
... [مشاهده متن کامل]
2. به دنیا آوردن بچه: به معنی فرآیند زایمان و تولد نوزاد.
- مثال: "She had a baby last week. "
( او هفته گذشته بچه به دنیا آورد. )
بنابراین، بسته به زمینه جمله، این اصطلاح می تواند به هر دو مفهوم اشاره داشته باشه.
معنی:
Give birth زایمان کردن
Have a babyبچه دار شدن
به نقل از لانگمن :
بچه دار شدن
1. زایمان کردن، وضع حمل کردن
2. باردار بودن، حامله بودن ( بعضی وقت ها با توجه به زمینه )
مثلا در جمله زیر
Martha is having a baby right now
با توجه به قید زمان می فهمیم منظور به دنیا آوردن بچه است.
... [مشاهده متن کامل]
اما در مکالمه زیر اینطور نیست و معنای باردار بودن میده:
- "Martha looks different, doesn't she?"
"She's actually having a baby"
2. باردار بودن، حامله بودن ( بعضی وقت ها با توجه به زمینه )
مثلا در جمله زیر
با توجه به قید زمان می فهمیم منظور به دنیا آوردن بچه است.
... [مشاهده متن کامل]
اما در مکالمه زیر اینطور نیست و معنای باردار بودن میده:
به دنیا آوردن بچه ( نه بچه دار شدن )
تولد