haute cuisine

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (French) the preparation of food by elaborate, highly refined methods, esp. by skilled professional chefs.

جمله های نمونه

1. It goes well with haute cuisine, fish and shellfish, white meat, poultry, with cream sauces.
[ترجمه گوگل]این غذا با غذاهای تند، ماهی و صدف، گوشت سفید، مرغ، و سس خامه ای سازگار است
[ترجمه ترگمان]آن به خوبی با غذاهای haute، ماهی و صدف، گوشت سفید، ماکیان، و سس های کرمی همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mexico Boutique Hotels Invites You To Experience Haute Cuisine.
[ترجمه گوگل]هتل های بوتیک مکزیک شما را به تجربه غذاهای عالی دعوت می کند
[ترجمه ترگمان]هتل های بوتیک هتل \"بوتیک\" (بوتیک You): شما به غذاهای هندی توجه کرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was their first experience of western haute cuisine and though they politely ate their way through 14 magnificent courses, their dinner was an ordeal.
[ترجمه گوگل]این اولین تجربه آنها از غذاهای تند غربی بود و اگرچه مودبانه در 14 غذای باشکوه غذا خوردند، اما شام آنها سخت بود
[ترجمه ترگمان]این اولین تجربه آن ها از غذاهای غربی بود و با اینکه آن ها مودبانه راه خود را در ۱۴ دوره عالی صرف کردند، شام آن ها یک امتحان سخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Georges Escoffier modernized old French food into Haute Cuisine starting in the late 1800s. He did this in his book Le Guide Culinaire.
[ترجمه گوگل]ژرژ اسکوفیه غذاهای قدیمی فرانسوی را از اواخر دهه 1800 به غذاهای عالی مدرن تبدیل کرد او این کار را در کتاب خود Le Guide Culinaire انجام داد
[ترجمه ترگمان]ژرژ Escoffier غذای قدیمی فرانسوی را به غذاهای هندی که در اواخر دهه ۱۸۰۰ شروع شده بود، مدرن کرد او این کار را در کتاب his Culinaire انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their aim is to understand haute cuisine at high altitude.
[ترجمه گوگل]هدف آنها درک غذاهای تند در ارتفاعات است
[ترجمه ترگمان]هدف آن ها درک غذاهای هندی در ارتفاع بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Why, he asks, is there no haute cuisine based on north African spices?
[ترجمه گوگل]او می پرسد چرا غذاهای تیز بر اساس ادویه های شمال آفریقا وجود ندارد؟
[ترجمه ترگمان]او می پرسد: چرا هیچ غذای haute بر مبنای ادویه آفریقای شمالی وجود ندارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These recipes are not haute cuisine, but they taste good, almost all the ingredients are from the store cupboard and most need only minutes to prepare.
[ترجمه گوگل]این دستور العمل ها غذاهای عالی نیستند، اما طعم خوبی دارند، تقریباً همه مواد از کمد فروشگاه هستند و بیشتر آنها فقط به چند دقیقه نیاز دارند تا آماده شوند
[ترجمه ترگمان]این دستور پخت غذای خوش مزه نیستند، اما مزه خوبی دارند، تقریبا تمام مواد تشکیل دهنده آن از قفسه انبار هستند و بیشتر به دقیقه نیاز دارند تا آماده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Remember that little interior voice that kept nagging you to invest in tripe futures -- right before menudo became haute cuisine?
[ترجمه گوگل]آن صدای کوچک داخلی را به خاطر می آورید که مدام شما را برای سرمایه گذاری در معاملات آتی سه تایی آزار می داد - درست قبل از اینکه منودو به غذاهای عالی تبدیل شود؟
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که صدای داخلی کوچک که به شما نق می زد تا در futures tripe سرمایه گذاری کنید - درست قبل از اینکه menudo به غذاهای هندی تبدیل شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She recognized that American cuisine was ready to replace the European style haute cuisine that Mrs. Kennedy [First Lady Jacqueline Kennedy] had introduced to the White House in the 1960s.
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که آشپزی آمریکایی آماده است جایگزین غذاهای تند اروپایی شود که خانم کندی [بانوی اول ژاکلین کندی] در دهه 1960 به کاخ سفید معرفی کرده بود
[ترجمه ترگمان]او متوجه شد که غذاهای آمریکایی آماده جایگزین کردن غذاهای سبک اروپایی هستند که خانم کندی (اولین بانوی ژاکلین کندی)در دهه ۱۹۶۰ به کاخ سفید معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With a solarium and organic oats for the horses, and French haute cuisine and an 1880 Armagnac for their owners, the club shows the benefits of Mr Putin's 12-year rule as president and prime minister.
[ترجمه گوگل]این باشگاه با یک سولاریوم و جوی ارگانیک برای اسب‌ها، و غذاهای تند فرانسوی و یک آرمانیاک 1880 برای صاحبانشان، مزایای حکومت 12 ساله آقای پوتین را به عنوان رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این باشگاه با یک solarium و جو organic برای اسب ها و cuisine فرانسوی برای صاحبان آن ها، مزایای حکومت ۱۲ ساله آقای پوتین را به عنوان رئیس جمهور و نخست وزیر نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. French cuisine was codified in the 20th century by Georges Auguste Escoffier to become the modern version of haute cuisine.
[ترجمه گوگل]غذاهای فرانسوی در قرن بیستم توسط ژرژ آگوست اسکوفیه برای تبدیل شدن به نسخه مدرن غذاهای تند تدوین شد
[ترجمه ترگمان]غذاهای فرانسوی در قرن بیستم توسط ژرژ Auguste Escoffier تدوین شد تا نسخه مدرن غذاهای haute شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And yet Beijing has also long been a melting pot of Chinese, and more recently international, culinary influences[sentence dictionary], and a centre of Chinese haute cuisine.
[ترجمه گوگل]و با این حال، پکن مدت‌هاست که یک دیگ ذوب تأثیرات آشپزی چینی و اخیراً بین‌المللی [فرهنگ جملات] و مرکز غذاهای تیز چینی بوده است
[ترجمه ترگمان]و با این حال پکن مدت ها است که یک قوری آب در حال ذوب شدن است و اخیرا بر روی فرهنگ لغت فرهنگ لغت و یک مرکز غذاهای هندی چینی تاثیر گذاشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There is no doubt about it, Chicago is one of the best cities in the world when it comes to dining, whether you like haute cuisine or hot dogs.
[ترجمه گوگل]در این شکی نیست، شیکاگو یکی از بهترین شهرهای جهان در مورد غذا خوردن است، چه به غذاهای تند و چه هات داگ علاقه داشته باشید
[ترجمه ترگمان]در این مورد شکی نیست، شیکاگو یکی از بهترین شهرهای جهان است که برای غذا خوردن می آید، چه غذاهای haute را دوست داشته باشید یا سگ های داغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Singapore lives up to its reputation as a "food paradise" – from haute cuisine to cheap local fare, there is something to suit every palate.
[ترجمه گوگل]سنگاپور شهرت خود را به عنوان "بهشت غذا" حفظ می کند - از غذاهای مرتفع گرفته تا غذاهای محلی ارزان، چیزی برای هر سلیقه ای وجود دارد
[ترجمه ترگمان]سنگاپور با شهرت خود به عنوان \"بهشت غذا\" زندگی می کند - از غذاهای haute گرفته تا غذای محلی ارزان، چیزی است که برای هر palate مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The best of French cuisine ranges from the over the top elegance of Haute Cuisine to the understated simplicity of Cuisine Nouvelle, with a lot of options in between.
[ترجمه گوگل]بهترین غذاهای فرانسوی از ظرافت فوق‌العاده غذاهای Haute Cuisine تا سادگی کم‌توجه به Cuisine Nouvelle، با گزینه‌های زیادی در بین آن‌ها متغیر است
[ترجمه ترگمان]بهترین غذاهای فرانسوی از شیک بودن غذاهای هندی به سادگی قابل ستایشی در مورد هلوئیز جدید، با گزینه های زیادی که بین آن ها وجود دارد، تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (french) gourmet cooking, fine cuisine (especially french cuisine)

پیشنهاد کاربران

بپرس