haughtily


ازروی تکبر، متکبرانه، مغرورانه، ازروی مناعت، ازروی غرور

جمله های نمونه

1. the old lady surveyed me haughtily
پیر زن باتکبر مرا برانداز کرد.

2. She surveyed me haughtily over the top of her glasses.
[ترجمه گوگل]او با غرور بالای عینکش مرا بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]با تکبر به بالای عینکش نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Toni looked at him rather haughtily.
[ترجمه گوگل]تونی نسبتاً مغرورانه به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]تونی با حالتی مغرورانه به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On his return he haughtily threw off his drenched clothes.
[ترجمه گوگل]در بازگشت با غرور لباس‌های خیس‌شده‌اش را از تنش درآورد
[ترجمه ترگمان]در عوض با نخوت تمام لباس های خیسش را از تن درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At the top end of the paddock Arkle haughtily stares into the distance.
[ترجمه گوگل]آرکل در انتهای بالای پادوک با غرور به دوردست ها خیره شده است
[ترجمه ترگمان]در انتهای چراگاه، با تکبر به دوردست خیره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That's how the family haughtily enjoyed utmost privilege in Romania saw its demise.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب بود که خانواده با غرور از نهایت امتیاز در رومانی برخوردار بودند و نابودی خود را دیدند
[ترجمه ترگمان]این بود که خانواده در رومانی با غرور و تکبر از این امتیار لذت می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Haughtily, he stalked out onto the second floor where I was standing.
[ترجمه گوگل]با غرور به طبقه دومی که من ایستاده بودم رفت
[ترجمه ترگمان]سپس به طبقه دوم رفت که من در آن ایستاده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He peered haughtily down his nose.
[ترجمه گوگل]با غرور به دماغش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]با تکبر به بینی اش نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I will haughtily wing and look for my dreams!
[ترجمه گوگل]من با غرور بال خواهم زد و به دنبال رویاهایم می گردم!
[ترجمه ترگمان]من با تبختر بال خواهم زد و به دنبال رویاهام می گردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Then you go away haughtily.
[ترجمه گوگل]بعد با غرور میروی
[ترجمه ترگمان]بعد با نخوت از اینجا برو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She tossed her head haughtily.
[ترجمه گوگل]سرش را با غرور تکان داد
[ترجمه ترگمان]سرش را با نخوت تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dollars or cents, it's still not yours to spend, the bird replied haughtily.
[ترجمه گوگل]پرنده با غرور پاسخ داد: دلار یا سنت، هنوز مال تو نیست که خرج کنی
[ترجمه ترگمان]پرنده با تکبر جواب داد: دلار و پنج سنت هنوز مال تو نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was not tall, but he carried head so haughtily that he looked a commanding figure.
[ترجمه گوگل]او قد بلندی نداشت، اما سرش را چنان مغرورانه به دوش می‌کشید که چهره‌ای فرمانده به نظر می‌رسید
[ترجمه ترگمان]قد بلند نبود، اما سرش را چنان مغرورانه بالا برد که قیافه آمرانه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• arrogantly, snobbishly, disdainfully

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : haughtiness
✅️ صفت ( adjective ) : haughty
✅️ قید ( adverb ) : haughtily

بپرس