hatchet job


حمله ی ناجوانمردانه، انتقاد غرض آمیز

جمله های نمونه

1. The press did a very effective hatchet job on her last movie.
[ترجمه گوگل]مطبوعات در آخرین فیلم او کار بسیار مؤثری انجام دادند
[ترجمه ترگمان]مطبوعات خیلی تاثیر گذار روی آخرین فیلم اون انجام دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Unfortunately, his idea of bold journalism was a hatchet job, portraying the staff in a negative light.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، ایده او از روزنامه نگاری جسورانه یک کار هشیاری بود و کارکنان را در یک نور منفی به تصویر می کشید
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، ایده او در مورد روزنامه نگاری برجسته، کار تبر جنگی بود که کادر را به تصویر منفی نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Two newspapers did avery effective hatchet job on the Prime Minister's achievements.
[ترجمه گوگل]دو روزنامه در مورد دستاوردهای نخست وزیر کار بسیار مؤثری انجام دادند
[ترجمه ترگمان]دو روزنامه یک کار hatchet موثر بر روی دستاوردهای نخست وزیر انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He devotes several paragraphs to a hatchet job.
[ترجمه گوگل]او چندین پاراگراف را به یک کار هچ اختصاص داده است
[ترجمه ترگمان]او چندین پاراگراف را به یک کار تبر اختصاص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All the hatchet job here meant a calculated attempt to demolish the author.
[ترجمه گوگل]تمام کارهای هچ در اینجا به معنای تلاش حساب شده برای تخریب نویسنده بود
[ترجمه ترگمان]تمام کار hatchet به معنای تلاش حساب شده برای ویران کردن نویسنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After I left they did a hatchet job on the club's new member.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه من رفتم، آنها یک کار هچ روی عضو جدید باشگاه انجام دادند
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه من رفتم یه کار hatchet روی عضو جدید کلوپ انجام دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fleck was certainly not the only critic to do a hatchet job on his latest novel.
[ترجمه گوگل]فلک مطمئنا تنها منتقدی نبود که بر روی آخرین رمان خود به طور خلاصه کار کرد
[ترجمه ترگمان]فلک بی شک تنها منتقد بود که کار hatchet را بر آخرین رمان خود انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They were afraid I was going to do a hatchet job on them.
[ترجمه گوگل]آنها می ترسیدند که من قصد دارم روی آنها کار هشی انجام دهم
[ترجمه ترگمان] اونا میترسن که من یه کار hatchet روشون انجام بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a hatchet job is a violent written or spoken attack on someone or something that seeks out to destroy their reputation; an informal expression.

پیشنهاد کاربران

A "hatchet job" is an unfair and malicious attack on someone's reputation, often in written form. It can be a biased critique or a defamatory article that misrepresents or maligns someone. The term comes from the earlier "hatchet man, " which referred to a hired Chinese assassin or a soldier who cleared the way for troops. Here are some examples of how to use "hatchet job" in sentences:
...
[مشاهده متن کامل]

حمله ناعادلانه و بدخواهانه به شهرت یک نفر که اغلب به صورت مکتوب است. این می تواند یک انتقاد مغرضانه یا یک مقاله افترا آمیز باشد که کسی را نادرست یا از او بدگویی می کند.
The journalist's article was a hatchet job on the politician, full of false accusations and personal attacks.
The book was criticized for its hatchet job on the author's ex - husband, portraying him as a villain without any evidence.
The movie review was a hatchet job on the director, focusing only on his past mistakes and ignoring the film's merits.
The company's PR team launched a hatchet job on its competitor, spreading rumors and lies about their products.

منابع• https://en.wiktionary.org/wiki/hatchet_job

بپرس