hatchback

/ˈhætʃˌbæk//ˈhætʃbæk/

(اتومبیلی که به جای صندوق عقب دریچه ی آویخته ای دارد) هاچ بک، اتومبیل با در پشت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a style of automobile in which the rear covering extends in a slope from the roof and can be opened upward to allow maximum access to the rear storage area.

جمله های نمونه

1. This car is the successor to our popular hatchback model.
[ترجمه گوگل]این خودرو جانشین مدل هاچ بک محبوب ما است
[ترجمه ترگمان]این خودرو جانشین مدل hatchback محبوب ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. James usually drives a little hatchback.
[ترجمه گوگل]جیمز معمولا یک هاچ بک کوچک رانندگی می کند
[ترجمه ترگمان]جیمز معمولا کمی hatchback می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A nippy three-door hatchback, the Metro 1s is a car for all the family to enjoy.
[ترجمه گوگل]مترو 1s یک هاچ بک سه در جذاب، خودرویی است که همه خانواده از آن لذت می برند
[ترجمه ترگمان]یک مترو سه در hatchback، یک مترو یک ماشین برای تمام خانواده است تا از آن لذت ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Safrane's hatchback format comes into its own when large objects need to be transported.
[ترجمه گوگل]فرمت هاچ بک Safrane زمانی که اجسام بزرگ نیاز به حمل و نقل دارند خود را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]زمانی که اشیا بزرگ نیاز به حمل و نقل دارند، فرمت hatchback Safrane به درون خود وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are two versions of the three-door hatchback, both with a normally aspirated engine and manual five speed gearbox.
[ترجمه گوگل]دو نسخه از هاچ بک سه در وجود دارد که هر دو با موتور تنفس معمولی و گیربکس پنج سرعته دستی هستند
[ترجمه ترگمان]دو نسخه از the three وجود دارد که هر دوی آن ها دارای یک موتور aspirated معمولی و گیربکس پنج سرعت دستی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All I could offer was a hatchback whose tyres puncture as soon as it catches sight of anything other than motorway.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که می توانستم ارائه دهم یک هاچ بک بود که لاستیک هایش به محض اینکه دید چیز دیگری غیر از بزرگراه را دید، پنچر می شود
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که می توانستم به او پیشنهاد کنم، ماشینی بود که به محض دیدن هر چیز دیگری از اتوبان پنچر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He opened the hatchback of his car and carefully lifted out parts of his dance costume to show me.
[ترجمه گوگل]او هاچ بک ماشینش را باز کرد و با احتیاط بخش هایی از لباس رقصش را بیرون آورد تا به من نشان دهد
[ترجمه ترگمان]او در اتومبیل را باز کرد و با احتیاط قسمتی از لباس رقص خود را بیرون کشید تا به من نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This mid-range saloon and hatchback series replaces the trusty old Bluebird and is light years ahead in styling, performance and comfort.
[ترجمه گوگل]این سری میان‌رده سالنی و هاچ‌بک جایگزین Bluebird قدیمی قابل اعتماد است و از نظر ظاهر، عملکرد و راحتی سال‌های نوری جلوتر است
[ترجمه ترگمان]این سالن میانی و مجموعه های hatchback جایگزین Bluebird قدیمی قابل اعتمادی است و سال های نوری جلوتر در سبک دهی، عملکرد و راحتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Open the hatchback and the boot space is small, in the interests of extra knee-room for rear passengers.
[ترجمه گوگل]هاچ بک را باز کنید و فضای صندوق بار کوچک است، به نفع فضای اضافی برای سرنشینان عقب
[ترجمه ترگمان]فضای بازی را باز کنید و فضای بوت هم کوچک است و به نفع مسافران عقب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The blue hatchback was briefly searched in the parking lot, and then towed away by authorities.
[ترجمه گوگل]هاچ بک آبی برای مدت کوتاهی در پارکینگ مورد بازرسی قرار گرفت و سپس توسط مقامات یدک کش شد
[ترجمه ترگمان]hatchback آبی برای مدت کوتاهی در محوطه پارکینگ مورد بازرسی قرار گرفت و سپس توسط مقامات به عقب کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is a five-door hatchback of Escort size, with engines ranging from 4 to 9 litres and four variations of styling.
[ترجمه گوگل]این یک هاچ بک پنج در با سایز اسکورت است که موتورهای آن از 4 تا 9 لیتر و چهار نوع طراحی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]این یک hatchback پنج در اندازه Escort است که موتورها از ۴ تا ۹ لیتر و چهار تغییر سبک سبک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A feeble little hatchback in the Highlands deserves to be towed away.
[ترجمه گوگل]یک هاچ بک کوچک ضعیف در ارتفاعات سزاوار یدک کشی است
[ترجمه ترگمان]یه hatchback کوچیک در زمینه لیاقتش رو داره که با یدک کش فاصله داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Tiida hatchback's taillight design and rear bumper shape have been refreshed, and new 16-inch alloy wheels are available for both the hatchback and sedan.
[ترجمه گوگل]طراحی چراغ عقب و شکل سپر عقب تییدا هاچ بک تازه شده است و رینگ های آلیاژی 16 اینچی جدید هم برای هاچ بک و هم برای سدان در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]طراحی taillight Tiida و شکل سپر عقب با طراوت بوده و چرخ های ۱۶ اینچی آلیاژ هم برای the و هم sedan در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Do you sell hubcaps for a '72 Pinto hatchback?
[ترجمه گوگل]آیا برای هاچ بک پینتو 72 کلاهک می فروشید؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما hubcaps را برای ۷۲ پینتو hatchback می فروشید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Expect the new 1-series Hatchback to launch in 2011 and be followed by new Coupe and Cabrio variants, as well as a possible shooting brake model and high-performance M version.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود هاچ بک سری 1 جدید در سال 2011 عرضه شود و پس از آن انواع جدید کوپه و کابریو و همچنین مدل شوتینگ بریک احتمالی و نسخه M با کارایی بالا عرضه شود
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود در سال ۲۰۱۱ از سری ۱ سری جدید برای راه اندازی مجدد استفاده شود و به دنبال انواع جدید ترمز و Cabrio جدید و نسخه M عملکرد بالا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[خودرو] اتومبیلی که صندوق با شیشه عقب یکپارچه باشد و روی آن چراغهای Stop قرار گیرفته باشد.

انگلیسی به انگلیسی

• automobile with an upward-opening rear door
a hatchback is a car with an extra door at the back which opens upwards.

پیشنهاد کاربران

تیرِزپُشت
تیرِز یعنی hotch
hatchback ( n ) ( h�tʃb�k ) =a car with a sloping door at the back that opens upward
hatchback
ریشه : hatch : دریچه - روزنه هم معنی میده
Back : پشت
ماشینی که بجای صندوق عقب ، پشتش دریچه یا روزنه داره .
ماشین بدون صندوق عقب - هاچ بک
نیمچه.
انصافاً ، باتوجه به ترجمه، واژه هاچبک بهترین ومختصرترین وزیباترین است ، خواهشاً اجازه بدید عجالتاً این یکی سرجاش بمونه ودرصدد تغییرش برنیایید ، ترس دارم ازاینکه اینهم سرنوشتی مشابه کلمه اتوبوس ومینی بوس داشته باشه .
گوژپشت ، قوزی
[خودرو]
بی صندوق ، بدون صندوق ( عقب )

بپرس