hatbox


جعبه ی کلاه، جاکلاهی، جعبه کلاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a deep box or case, usu. cylindrical, for storing or carrying a single hat.

جمله های نمونه

1. And, in an idle moment, he invented a method for lining women's hat-boxes!
[ترجمه گوگل]و در یک لحظه بیکار روشی برای آستر کردن جعبه کلاه زنانه اختراع کرد!
[ترجمه ترگمان]و در یک لحظه بیکاری روشی را برای آستر کلاه زنانه ابداع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He could barely see over the stack of hatboxes he was carrying.
[ترجمه گوگل]او به سختی می‌توانست پشته جعبه‌های کلاهی را که حمل می‌کرد، ببیند
[ترجمه ترگمان]او به سختی می توانست روی توده چربی که حمل می کرد را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One matching baby-blue Samsonite hatbox, containing my shoes, portable alarm clock, and toilet articles.
[ترجمه گوگل]یک جعبه کلاه سامسونیت آبی-بچه منطبق، حاوی کفش‌های من، ساعت زنگ دار قابل حمل، و لوازم توالت
[ترجمه ترگمان]یکی از matching Samsonite baby، شامل کفش های من، زنگ خطر قابل حمل، و لوازم آرایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She begins by opening a colorful hatbox.
[ترجمه گوگل]او با باز کردن یک جعبه کلاه رنگارنگ شروع می کند
[ترجمه ترگمان]او با باز کردن یک hatbox رنگی شروع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One metre of fabric is sufficient to cover the exterior of an 18-in-diameter hatbox.
[ترجمه گوگل]یک متر پارچه برای پوشاندن نمای بیرونی یک جعبه کلاهی با قطر 18 کافی است
[ترجمه ترگمان]یک متر پارچه برای پوشش دادن خارجی یک hatbox با قطر ۱۸ اینچ کافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are vases of tulips and bowls of fruit, a bone china tea set and a stack of decorated hatboxes.
[ترجمه گوگل]گلدان‌هایی از لاله‌ها و کاسه‌های میوه، ست چای چینی استخوانی و دسته‌ای از جعبه‌های کلاه تزئین شده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از زنبق و کاسه های میوه، یک میز چای چینی و یک دسته کلاه گرد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Armour saw the word that a moment ago wrote carefully again, jubilate again suddenly: "Scrutiny the appearance of this word, resemble a hatbox clearly general, this certainly is ' box ' word. "
[ترجمه گوگل]زره پوش کلمه ای را دید که چند لحظه پیش دوباره با دقت نوشت، ناگهان دوباره شادمان شد: "ظاهر این کلمه را بررسی کنید، به وضوح به یک جعبه کلاه شباهت دارید، این قطعا کلمه "جعبه" است
[ترجمه ترگمان]آرمر روی کلمه ای که یک لحظه پیش با دقت نوشته بود را دید و بار دیگر تکرار کرد: \"ظاهر شدن این کلمه، به طور کلی به طور کلی، شبیه به کلمه\" hatbox \" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Marian Diamond asks her students on the first day of anatomy class as she casually opens a flowery hatbox and lifts out a preserved human brain.
[ترجمه گوگل]ماریان دایموند در اولین روز کلاس آناتومی از دانش‌آموزانش می‌پرسد در حالی که او به طور اتفاقی جعبه کلاهی گلدار را باز می‌کند و مغز انسان حفظ شده را بیرون می‌آورد
[ترجمه ترگمان]الماس ماریان از شاگردانش در اولین روز کلاس آناتومی می خواهد که به طور تصادفی گل flowery را باز می کند و مغز انسان را حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One bright summer morning some weeks later, he reappeared with a brightly trimmed hatbox in his hand and, after finding that Scarlett was alone in the house, he opened it.
[ترجمه گوگل]چند هفته بعد در یک صبح تابستانی روشن، او دوباره با جعبه کلاهی تزئین شده در دست ظاهر شد و پس از اینکه متوجه شد اسکارلت در خانه تنهاست، آن را باز کرد
[ترجمه ترگمان]یک روز صبح روشن و آفتابی، چند هفته بعد، پس از آن که متوجه شد اسکارلت در خانه تنها است، آن را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hard box for storing a hat
a hatbox is a cylindrical box in which a hat can be carried and stored.

پیشنهاد کاربران

بپرس