دیکشنری
مترجم
hastened
پیشنهاد کاربران
past participle: hastened
move or travel hurriedly.
شتافت .
مشاهده پیشنهاد های امروز
معنی یا پیشنهاد شما
معنی یا پیشنهاد شما
+ افزودن عکس و لینک