• : تعریف: shaped like a spearhead, as some leaves.
مترادف ها
سهمی (صفت)
arrowy, sagittal, hastate, sagittate
نیزه ای (صفت)
lanceolate, hastate
تبرزینی (صفت)
hastate
سه گوش و نوک تیز (صفت)
hastate
انگلیسی به انگلیسی
• in the shape of an arrowhead; of leaf shape (botany)
پیشنهاد کاربران
1. ( صفت، وامواژه از زبان لاتین ) 1. 1 ( گیاه شناسی ) درباره یک برگ: مثلثی شکل با گوشه های قاعده ای که از طرفین بیرون زده اند. 1. 2 به شکل نوک نیزه، تقریباً مثلثی 2. ( اسم ) سربازی که در خط مقدم ارتش روم باستان قرار داشت و مسلح به یک نیزه بود ( یا در دوران بعدتر، یک شمشیر ) . همچنین: این سربازان به صورت جمعی. مقایسه کنید با این اسم ها: hastary, princeps, triary ... [مشاهده متن کامل]
تلفظ: هَس تِیت ( HASS - tayt ) ریشه شناسی: برگرفته از واژه hastatus ( همچنین hastata ) در زبان لاتین علمی به معنای شکل گرفته مانند یک نیزه، نیزه ای شکل ( سال 1753 به عنوان یک اسم خاص یا یک اسم توصیفی ) که خود برگرفته از واژه hasta در زبان لاتین کلاسیک است به معنای نیزه ( بنگرید به hastal ) و با پسوند atus ( در انگلیسی: ate ) ترکیب شده است. مقایسه کنید با hastatus در زبان لاتین کلاسیک به معنای مسلح شده با نیزه یا نیزه ها ( بنگرید به hastate در حالت اسم ) مقایسه کنید با صفت hastated که پیش از آن به کار می رفت. مشتق ( صفت ) : subhastate مشتق ( صفت ) : hastate - leaved = دارای برگ نیزه ای شکل ( بیشتر در نام های گیاهان ) مشتق ( صفت ) : hastate - auricled = ( درباره یک برگ ) دارای برآمدگی ها یا لوب های قاعده ای مشتق ( صفت ) : semi - hastate مشتق ( قید ) : hastately = به شکل نیزه ای منبع: Oxford English Dictionary
hastate ( زیست شناسی - علوم گیاهی ) واژه مصوب: زوبینی تعریف: ویژگی بخش یا اندامی در گیاهان که تقریباً تا قاعده سه گوش باشد و بعد ناگهان به سمت دو لَپ جانبی عمود بر محور اصلی پهن شود|||متـ . زوبین شکل hastiform