hasn't

/ˈhæzənt//ˈhæznt/

مخفف: has not

جمله های نمونه

1. he hasn't arrived yet professionally
او هنوز از نظر حرفه ای به جایی نرسیده است.

2. he hasn't got sand enough to talk back to his wife
جرات این را ندارد که جواب زنش را بدهد.

3. he hasn't yet become articulate in english
هنوز در انگلیسی روان نشده است.

4. it hasn't rained for a long time and the fields are parched
مدت هاست باران نیامده و دشت ها خشک خشک هستند.

5. she hasn't found an eligible young man yet
او هنوز مرد جوان شایسته ای را نیافته است.

6. i wonder why he hasn't answered
نمی دانم چرا جواب نداده است.

انگلیسی به انگلیسی

• does not possess

پیشنهاد کاربران

بپرس