1. They hashed over the problems of the new couples and decided to help them.
[ترجمه گوگل]آنها مشکلات زوج های جدید را هش کردند و تصمیم گرفتند به آنها کمک کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها مشکلات زوج جدید را حل و فصل کردند و تصمیم گرفتند به آن ها کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I have to hash over your application to join the club if you persisted in your errors.
[ترجمه گوگل]من باید درخواست شما را هش کنم تا اگر به اشتباهات خود ادامه دادید، به باشگاه بپیوندید
[ترجمه ترگمان]اگر در اشتباه ات خود پافشاری کنید، باید از درخواست خود برای پیوستن به این باشگاه استفاده کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I'm old, now I'm often hashing over the old fine days.
[ترجمه گوگل]من پیر شده ام، اکنون اغلب در حال هش کردن روزهای خوب قدیمی هستم
[ترجمه ترگمان]من پیر شده ام، اما حالا اغلب اوقات روزه ای خوش قدیم را زیر و رو می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Using a simple hash over the OID, each object is assigned to a placement group.
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک هش ساده روی OID، هر شی به یک گروه قرارگیری اختصاص داده می شود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک درهم سازی ساده بر روی the، هر شی به یک گروه کاریابی تخصیص داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I really don't want to hash over this matter again.
[ترجمه گوگل]من واقعاً نمی خواهم دوباره در مورد این موضوع هش کنم
[ترجمه ترگمان]من واقعا نمی خواهم دوباره این موضوع را حل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Didn't we hash over this point last week?
[ترجمه گوگل]آیا هفته گذشته به این نکته توجه نکردیم؟
[ترجمه ترگمان]هفته پیش این موضوع رو با هم جر و بحث نکردیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Well, he thought we might hash over some ideas.
[ترجمه گوگل]خب، او فکر میکرد که ممکن است برخی از ایدهها را به هم بزنیم
[ترجمه ترگمان] خب، اون فکر می کرد که ممکنه ایده های مختلف داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید