برای گفتن اینکه چیزی هنوز اتفاق نیفتاده یا انجام نشده است. مثال:
[هنوز . . . فعل منفی]
The Scottish Office has yet to make a formal announcement.
دفتر اسکاتلند هنوز اعلان رسمی نکرده است.
... [مشاهده متن کامل]
The film, starring Robert Carlyle, has yet to open in the Far East.
این فیلم با بازی رابرت کارلایل هنوز در خاور دور اکران نشده است.
The group has yet to find a replacement for the director who left in September.
این گروه هنوز جایگزینی برای کارگردانی که در سپتامبر ترک کرد پیدا نکرده است.
[هنوز . . . فعل منفی]
دفتر اسکاتلند هنوز اعلان رسمی نکرده است.
... [مشاهده متن کامل]
این فیلم با بازی رابرت کارلایل هنوز در خاور دور اکران نشده است.
این گروه هنوز جایگزینی برای کارگردانی که در سپتامبر ترک کرد پیدا نکرده است.
هنوزشه
هنوز مونده تا. . .
Chocolate has yet to stop revolving
هنوز مونده تا شکلات دست از تکامل بکشه ( حالا حالاها در حال تکامله )
هنوز مونده تا شکلات دست از تکامل بکشه ( حالا حالاها در حال تکامله )
جنگ مابااین کشور هنوز شروع نشده