🔹 معادل فارسی: خلوتگاه آرامش – گوشه ی هم نوایی – پناه دل و ذهن
🔹 مترادف ها:
Peaceful retreat – Sanctuary of balance – Tranquil haven – Soul refuge – Quiet harmony space
🔸 مثال ها:
Her garden became a harmony hideaway where she could reconnect with herself. باغش به پناهگاه هماهنگی تبدیل شد؛ جایی برای ارتباط دوباره با خویشتن.
... [مشاهده متن کامل]
The cabin in the woods was a true harmony hideaway, untouched by the noise of the world. کلبه ی جنگلی، پناهگاهی واقعی برای هماهنگی بود؛ دور از هیاهوی دنیا.
We all need a harmony hideaway to restore our inner rhythm. همه ی ما به خلوتگاه آرامش برای هماهنگی نیاز داریم تا ریتم درونی مون رو بازیابی کنیم.
در فرهنگ ایرانی، مفاهیمی مثل دل نشین ترین کنج خانه، ایوان خلوت، یا باغچه ی شبانه می تونن بازتابی از همین معنا باشن
🔹 مترادف ها:
🔸 مثال ها:
Her garden became a harmony hideaway where she could reconnect with herself. باغش به پناهگاه هماهنگی تبدیل شد؛ جایی برای ارتباط دوباره با خویشتن.
... [مشاهده متن کامل]
The cabin in the woods was a true harmony hideaway, untouched by the noise of the world. کلبه ی جنگلی، پناهگاهی واقعی برای هماهنگی بود؛ دور از هیاهوی دنیا.
We all need a harmony hideaway to restore our inner rhythm. همه ی ما به خلوتگاه آرامش برای هماهنگی نیاز داریم تا ریتم درونی مون رو بازیابی کنیم.
در فرهنگ ایرانی، مفاهیمی مثل دل نشین ترین کنج خانه، ایوان خلوت، یا باغچه ی شبانه می تونن بازتابی از همین معنا باشن