harmonium

/harˈmoʊniəm//hɑːˈməʊnɪəm/

معنی: ارغنون
معانی دیگر: (موسیقی) ارگ کوچک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small keyboard organ that produces tones when air from a pedal-operated bellows is drawn through metal reeds.

جمله های نمونه

1. I was the owner of a harmonium as well as the basket and the wool.
[ترجمه گوگل]من صاحب هارمونیوم بودم و همچنین سبد و پشم
[ترجمه ترگمان]من صاحب یک ارگ بودم، مثل سبد و پشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This has replaced the old portable harmonium so familiar to former generations of service personnel.
[ترجمه گوگل]این جایگزین هارمونیوم قابل حمل قدیمی شده است که برای نسل های قبلی پرسنل خدمات آشنا بود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک ارغنون قابل حمل قدیمی که با نسل های پیشین پرسنل خدمت آشنا هستند، جایگزین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He pushed the harmonium into the place where the mangle had stood, then sat down to sup his mug of tea.
[ترجمه گوگل]هارمونیوم را به جایی که مانگل ایستاده بود فشار داد، سپس نشست تا لیوان چایش را بنوشد
[ترجمه ترگمان]ارگ را به جایی که ماشین اتوکشی در آن قرار داشت هل داد، سپس نشست تا فنجان چایش را بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They rather had me over the harmonium.
[ترجمه گوگل]آنها ترجیح می دهند من را به هارمونیوم بسپارند
[ترجمه ترگمان]آن ها ترجیح دادند من را روی ارگ بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With liberal use of glockenspiel, harmonium and mouth organ, it sounds like Brion found his instruments in a playgroup toy box.
[ترجمه گوگل]با استفاده آزادانه از گلوکن اسپیل، هارمونیوم و ارگ دهان، به نظر می رسد که بریون سازهای خود را در جعبه اسباب بازی گروه بازی پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]با استفاده لیبرال از glockenspiel، ارغنون و ارگ، به نظر می رسد که Brion ابزار خود را در یک جعبه اسباب بازی playgroup پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I can play some instruments like Erhu, piano, harmonium, but I just play baby music.
[ترجمه گوگل]من می توانم سازهایی مانند ارهو، پیانو، هارمونیوم بنوازم، اما فقط موسیقی کودک می نوازم
[ترجمه ترگمان]من می توانم بعضی از آلات موسیقی مانند erhu، پیانو و ارغنون را بازی کنم، اما من فقط موسیقی بچه را بازی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He hired a harmonium.
[ترجمه گوگل]او هارمونیوم استخدام کرد
[ترجمه ترگمان]ارگ را اجیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. However, what caught my eye most was a highly polished harmonium.
[ترجمه گوگل]با این حال، چیزی که بیشتر توجه من را جلب کرد یک هارمونیوم بسیار صیقلی بود
[ترجمه ترگمان]با این همه، چیزی که چشمم را گرفته بود، بیش از همه یک ارگ عالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In his band are Tony Cedras, alternating between accordion and harmonium.
[ترجمه گوگل]در گروه او، تونی سدرا، به طور متناوب بین آکاردئون و هارمونیوم حضور دارند
[ترجمه ترگمان]در گروه او تونی Cedras، که در میان accordion و ارگ به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Then when we had eaten tea she said she was going to play the harmonium.
[ترجمه گوگل]بعد که چای خوردیم، گفت که می خواهد هارمونیوم بزنم
[ترجمه ترگمان]بعد، موقعی که چای خوردیم، گفت که دارد ارگ می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Both songs incorporate traditional Qawwali drumming and use of the harmonium.
[ترجمه گوگل]هر دو آهنگ شامل طبل سنتی قوالی و استفاده از هارمونیوم است
[ترجمه ترگمان]هر دو این آهنگ ها با استفاده از طبل و استفاده از ارغنون سنتی استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He encouraged the three of us to recite, and sing and play the harmonium.
[ترجمه گوگل]او ما سه نفر را به تلاوت و آواز خواندن و نواختن هارمونی تشویق کرد
[ترجمه ترگمان]او سه نفر از ما را تشویق کرد که شعر بخوانند و آواز بخوانند و ارگ بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Eventually he built up a collection of bells which he played in time to the tunes he would play on his harmonium.
[ترجمه گوگل]در نهایت او مجموعه ای از زنگ ها را ساخت که به موقع با آهنگ هایی که روی هارمونیوم خود می نواخت، می نواخت
[ترجمه ترگمان]سرانجام مجموعه ای از زنگوله را که به موقع به آهنگ نواختن ارگ نواخته می شد، ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Another day we returned to find an empty space where my harmonium should have been.
[ترجمه گوگل]یک روز دیگر برگشتیم تا فضای خالی را پیدا کنیم که باید هارمونیوم من در آنجا می بود
[ترجمه ترگمان]یک روز دیگر برای پیدا کردن یک فضای خالی که harmonium در آن بود، بازگشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارغنون (اسم)
organ, harmonium

انگلیسی به انگلیسی

• small keyboard organ with metal reeds pedal-operated bellows

پیشنهاد کاربران

بپرس