harmoniousness

جمله های نمونه

1. The harmoniousness talked in Utopia written by Plato includs two aspects.
[ترجمه گوگل]هماهنگی مورد بحث در اتوپیا نوشته افلاطون شامل دو جنبه است
[ترجمه ترگمان]The در یوتوپیا، که در اثر افلاطون در دو جنبه نوشته شده بود، سخن می گفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The kids growing up in harmoniousness will have a calm mood.
[ترجمه گوگل]بچه هایی که در هماهنگی رشد می کنند روحیه آرامی خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]بچه هایی که در harmoniousness بزرگ می شوند حالت آرامش دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Such a " harmoniousness" is not realized in its highest sense as human attribute.
[ترجمه گوگل]چنین "هماهنگی" به معنای عالی خود به عنوان صفت انسانی تحقق نمی یابد
[ترجمه ترگمان]چنین \"harmoniousness\" در بالاترین حس خود به عنوان ویژگی انسانی محقق نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Harmoniousness of rule of law is the inherent meaning and logic premise for harmonious society.
[ترجمه گوگل]هماهنگی حاکمیت قانون، معنای ذاتی و پیش‌فرض منطقی جامعه هماهنگ است
[ترجمه ترگمان]اصل قاعده، مفهوم ذاتی و منطق منطق برای جامعه هماهنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Harmoniousness of criminal law is in essence harmoniousness of relationship of interests.
[ترجمه گوگل]هماهنگی حقوق کیفری در اصل هماهنگی بین منافع است
[ترجمه ترگمان]مشروعیت قانون جزایی در اصل بازتابی از رابطه منافع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Create a kind of peace and harmoniousness in the warm home to achieve the combination with nature.
[ترجمه گوگل]ایجاد نوعی آرامش و هماهنگی در خانه گرم برای رسیدن به ترکیب با طبیعت
[ترجمه ترگمان]نوعی آرامش و آرامش را در خانه گرم ایجاد کنید تا به ترکیبی از طبیعت دست یابید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By the ways of literature study and experiments in contrast, it is indicated that the principle and techniques of eurythmics training could improve students' harmoniousness.
[ترجمه گوگل]در مقابل، روش مطالعه ادبیات و آزمایش نشان می‌دهد که اصل و تکنیک‌های آموزش اریتمیک می‌تواند هماهنگی دانش‌آموزان را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش های مطالعه ادبیات و آزمایش ها در مقابل، نشان داده می شود که اصول و تکنیک های آموزش eurythmics می تواند دانشجویان را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A harmonious society is a social ideal representing modern civilization, and harmoniousness is a cultural bourn.
[ترجمه گوگل]یک جامعه هماهنگ یک آرمان اجتماعی است که نشان دهنده تمدن مدرن است و هماهنگی یک زاییده فرهنگی است
[ترجمه ترگمان]جامعه سازگار یک ایده آل اجتماعی است که به نمایندگی از تمدن مدرن شناخته می شود و harmoniousness یک bourn فرهنگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But Goethe 's world literature is only an approach for national harmoniousness, and Marx's world literature means more culture production.
[ترجمه گوگل]اما ادبیات جهانی گوته تنها رویکردی برای هماهنگی ملی است و ادبیات جهانی مارکس به معنای تولید فرهنگ بیشتر است
[ترجمه ترگمان]اما ادبیات جهانی گوته تنها یک رویکرد برای harmoniousness ملی است، و ادبیات جهانی مارکس به معنای تولید فرهنگ بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My fellow citizens of the world, ask not what China will do for you, but what together we can do for the freedom and harmoniousness of man.
[ترجمه گوگل]همشهریان من در جهان، نه بپرسید که چین برای شما چه خواهد کرد، بلکه بپرسید که ما با هم برای آزادی و هماهنگی انسان چه کاری می توانیم انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]هموطنان من از جهان، از آنچه که چین برای شما انجام می دهد نپرسید، بلکه آنچه که ما با هم می توانیم برای آزادی و آزادی انسان انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mathematics communication is the demand of new standard on course, and"Culture of Harmoniousness" is a bright pearl of splendid traditional culture in China.
[ترجمه گوگل]ارتباطات ریاضی تقاضای استانداردهای جدید در دوره است، و "فرهنگ هماهنگی" مروارید درخشان فرهنگ سنتی پر زرق و برق در چین است
[ترجمه ترگمان]ارتباط ریاضی نیاز به استاندارد جدید و \"فرهنگ of\"، مروارید درخشانی از فرهنگ سنتی سنتی در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The modernism out of the luxury and foppishness is deducing a kind of warmth and harmoniousness in the simple lines and elegant space.
[ترجمه گوگل]مدرنیسم بیرون از تجمل و ابهام، نوعی گرما و هماهنگی در خطوط ساده و فضای شیک استنتاج می شود
[ترجمه ترگمان]مدرنیسم که از تجمل و تجمل ساخته شده است، در این خطوط ساده و فضای ظریف، نوعی گرمی و صمیمیت به وجود می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Introduction of principles of private law will strengthen the two parties' independence, pay more attention to solve the disputes, protect the victim's benefits, and promote the social harmoniousness.
[ترجمه گوگل]معرفی اصول حقوق خصوصی موجب تقویت استقلال دو طرف، توجه بیشتر به حل اختلاف، حفظ منافع بزه دیده و ارتقای هماهنگی اجتماعی می شود
[ترجمه ترگمان]مقدمه اصول قانون خصوصی، استقلال این دو حزب را تقویت می کند، توجه بیشتری به حل مناقشات، حفاظت از منافع قربانی، و ترویج the اجتماعی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Meanwhile, the orientation of harmonious costume color, the function of tones and the expression of multi-national color mode to costume color harmoniousness are elaborated as well.
[ترجمه گوگل]در همین حال، جهت‌گیری رنگ هماهنگ، عملکرد تن‌ها و بیان حالت رنگ چندملیتی به هماهنگی رنگ لباس نیز شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]در این میان، جهت گیری رنگ لباس هماهنگ، تابع رنگ و بیان مد رنگ چند ملیتی به رنگ لباس نیز به خوبی شرح داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• being in accord, being in agreement; tunefulness, quality of being melodious

پیشنهاد کاربران

بپرس