harmonics

/harˈmɑːnɪks//hɑːˈmɒnɪks/

معنی: همسازها، مبحی الحان موزون
معانی دیگر: مبحک مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی، مبحک الحان موزون

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
(1) تعریف: (used with a sing. verb) the study of the physical characteristics of musical sound.

(2) تعریف: (used with a pl. verb) partial tones or overtones of a fundamental musical tone.

جمله های نمونه

1. This allows harmonics and noise to pass freely.
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد تا هارمونیک ها و نویز آزادانه عبور کنند
[ترجمه ترگمان]این کار به harmonics و noise اجازه عبور آزادانه را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These harmonics have the sound of a very clear and distant bell.
[ترجمه گوگل]این هارمونیک ها صدای یک زنگ بسیار واضح و دور را دارند
[ترجمه ترگمان]این harmonics صدای یک زنگ بسیار واضح و دور از دسترس را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With care, about 12 harmonics may be obtained so that about an order of magnitude of frequency range is available.
[ترجمه گوگل]با دقت، حدود 12 هارمونیک ممکن است به دست آید تا حدود یک مرتبه بزرگی از محدوده فرکانس در دسترس باشد
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه حدود ۱۲ harmonics ممکن است به دست آیند به طوری که حدود یک مرتبه از دامنه فرکانس در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If the sine wave is distorted, harmonics are generated.
[ترجمه گوگل]اگر موج سینوسی تحریف شود، هارمونیک ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]اگر موج سینوسی کج شده باشد، harmonics تولید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Addition of successively higher odd harmonics steepens the wings and reduces the amplitude of the fluctuations in between.
[ترجمه گوگل]افزودن هارمونیک‌های فرد متوالی بالاتر، بال‌ها را تندتر می‌کند و دامنه نوسانات بین آن‌ها را کاهش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]اضافه شدن harmonics عجیب و غریب به ترتیب wings بال را کاهش می دهد و دامنه نوسانات بین آن ها را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Only the first two zonal harmonics were included.
[ترجمه گوگل]فقط دو هارمونیک منطقه ای اول گنجانده شد
[ترجمه ترگمان]تنها دو harmonics first در آن گنجانده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The HF harmonics of fault voltage are more serious than those of fault current under the same fault condition.
[ترجمه گوگل]هارمونیک های HF ولتاژ خطا در شرایط خطای یکسان جدی تر از هارمونیک های جریان خطا هستند
[ترجمه ترگمان]The HF ولتاژ خطا بسیار جدی تر از جریان خطا در شرایط مشابه خطا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To reduce the current harmonics around switching frequency of the three-phase pulsewidth modulation(PWM)rectifiers, a LCL filter is adopted.
[ترجمه گوگل]برای کاهش هارمونیک های جریان در اطراف فرکانس سوئیچینگ یکسو کننده های مدولاسیون عرض پالس سه فاز (PWM)، یک فیلتر LCL اتخاذ شده است
[ترجمه ترگمان]برای کاهش the جریان در فرکانس سوییچینگ فرکانس کلیدزنی PWM سه فازی (PWM)، یک فیلتر lcl مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sampling data for BRDF is analyzed with Spherical Harmonics, and then the BRDF surface could be rendered fast under environment illumination.
[ترجمه گوگل]داده‌های نمونه‌برداری برای BRDF با Spherical Harmonics تجزیه و تحلیل می‌شود و سپس سطح BRDF می‌تواند تحت نور محیطی سریع ارائه شود
[ترجمه ترگمان]نمونه برداری داده برای BRDF با Spherical Harmonics آنالیز می شود و سپس سطح BRDF می تواند به سرعت تحت روشنایی محیط ارایه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In order to eliminate higher harmonics embedded driving signal in miniaturized EDM(Electrical Discharge Machining) system, matching circuit for ultrasonic generator has been carried out.
[ترجمه گوگل]به منظور حذف هارمونیک های بالاتر سیگنال رانندگی تعبیه شده در سیستم مینیاتوری EDM (ماشین کاری تخلیه الکتریکی)، مدار تطبیق برای ژنراتور اولتراسونیک انجام شده است
[ترجمه ترگمان]به منظور از بین بردن harmonics بالاتر موجود در سیستم EDM مینیاتوری (Machining تخلیه الکتریکی)، مدار تطبیق برای ژنراتور فراصوت مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In any balanced circuit, odd harmonics circulate in a differential path, while even harmonics flow in a common-mode path.
[ترجمه گوگل]در هر مدار متعادل، هارمونیک های فرد در یک مسیر دیفرانسیل گردش می کنند، در حالی که هارمونیک های زوج در یک مسیر حالت مشترک جریان دارند
[ترجمه ترگمان]در هر مدار متوازن، harmonics عجیب در مسیر تفاضلی چرخ می زنند، در حالی که harmonics در یک مسیر متداول جریان دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The time harmonics can be considered as voltages of higher frequencies applied to the windings.
[ترجمه گوگل]هارمونیک های زمانی را می توان به عنوان ولتاژ فرکانس های بالاتر اعمال شده به سیم پیچ ها در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]هارمونیک زمانی می تواند به عنوان ولتاژهای فرکانس بالاتر بکار گرفته شود که برای سیم پیچ های بکار گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The higher harmonics of the rotor BPF in the fore part of the suction side are more prominent than that in the other parts of the stator blade.
[ترجمه گوگل]هارمونیک های بالاتر روتور BPF در قسمت جلویی سمت مکش بیشتر از سایر قسمت های تیغه استاتور است
[ترجمه ترگمان]harmonics بالاتر of روتور در قسمت جلو مکش در قسمت های دیگر تیغه استاتور بسیار برجسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Purported Chinese curse is in fact the harmonics.
[ترجمه گوگل]نفرین چینی ادعا شده در واقع هارمونیک است
[ترجمه ترگمان]نفرین چینی در حقیقت the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Natural time is defined as cycles of creative constants that interpenetrate all the physical universe from our personal bodies to galactic harmonics.
[ترجمه گوگل]زمان طبیعی به عنوان چرخه هایی از ثابت های خلاقانه تعریف می شود که در تمام جهان فیزیکی از بدن شخصی ما تا هارمونیک های کهکشانی نفوذ می کنند
[ترجمه ترگمان]زمان طبیعی به عنوان چرخه های ثابت creative تعریف می شود که تمام جهان فیزیکی را از بدن فردی ما به harmonics کهکشانی منتقل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

همسازها (اسم)
harmonics

مبحی الحان موزون (اسم)
harmonics

انگلیسی به انگلیسی

• study or theory of musical sounds; healing method of chanting that was developed and practiced by tibetan monks

پیشنهاد کاربران

بپرس