اسم ( noun )
• (1) تعریف: injury or damage, either psychological or physical.
• مترادف: injury
• متضاد: benefit
• مشابه: bane, damage, detriment, hurt, ill, trauma
• مترادف: injury
• متضاد: benefit
• مشابه: bane, damage, detriment, hurt, ill, trauma
- Smoking does harm to your lungs.
[ترجمه گوگل] سیگار به ریه های شما آسیب می رساند
[ترجمه ترگمان] استعمال دخانیات به ریه شما صدمه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] استعمال دخانیات به ریه شما صدمه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The terrifying incident did psychological harm to the child.
[ترجمه گوگل] این حادثه هولناک به کودک آسیب روحی وارد کرد
[ترجمه ترگمان] حادثه هولناک باعث آسیب روانی به کودک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] حادثه هولناک باعث آسیب روانی به کودک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Bleach can cause harm to your fabrics.
[ترجمه گوگل] سفید کننده می تواند به پارچه های شما آسیب برساند
[ترجمه ترگمان] سفید کننده می تواند باعث آسیب به پارچه های شما شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] سفید کننده می تواند باعث آسیب به پارچه های شما شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: wrongdoing or mischief.
• مترادف: evil, wrong, wrongdoing
• متضاد: good
• مشابه: ill, iniquity, vice
• مترادف: evil, wrong, wrongdoing
• متضاد: good
• مشابه: ill, iniquity, vice
- They put him in jail where he can't do any more harm.
[ترجمه گوگل] او را به زندان انداختند که دیگر نمی تواند آسیبی به او وارد کند
[ترجمه ترگمان] او را به زندان انداختند که دیگر اسیبی نمی رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او را به زندان انداختند که دیگر اسیبی نمی رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: harms, harming, harmed
مشتقات: harmed (adj.)
حالات: harms, harming, harmed
مشتقات: harmed (adj.)
• : تعریف: to injure or damage.
• مترادف: damage, hurt, injure
• متضاد: benefit, protect
• مشابه: affect, impair, prejudice, punish, wound
• مترادف: damage, hurt, injure
• متضاد: benefit, protect
• مشابه: affect, impair, prejudice, punish, wound
- Too much aspirin can harm your stomach.
[ترجمه گوگل] مصرف بیش از حد آسپرین می تواند به معده شما آسیب برساند
[ترجمه ترگمان] خیلی آسپرین میتونه به شکمت صدمه بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] خیلی آسپرین میتونه به شکمت صدمه بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They took the child, but they did not harm him.
[ترجمه گوگل] بچه را بردند اما به او آسیبی نرساندند
[ترجمه ترگمان] بچه را گرفتند، اما به او صدمه نمی زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بچه را گرفتند، اما به او صدمه نمی زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید