harm

/ˈhɑːrm//hɑːm/

معنی: صدمه، خسارت، زیان، ضرر، اسیب، خسران، اذیت، گزند، اسیب رساندن، خسارت وارد کردن، خسارت زدن، خسارت رساندن، خسارت وارد اوردن، صدمه زدن
معانی دیگر: گزند زدن، آسیب رساندن، گزاییدن، زیان رساندن، گزایش، (اخلاقا) بد، اهریمنی، گناه آمیز، ناحق، اسیب رساندن به

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: injury or damage, either psychological or physical.
مترادف: injury
متضاد: benefit
مشابه: bane, damage, detriment, hurt, ill, trauma

- Smoking does harm to your lungs.
[ترجمه گوگل] سیگار به ریه های شما آسیب می رساند
[ترجمه ترگمان] استعمال دخانیات به ریه شما صدمه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The terrifying incident did psychological harm to the child.
[ترجمه گوگل] این حادثه هولناک به کودک آسیب روحی وارد کرد
[ترجمه ترگمان] حادثه هولناک باعث آسیب روانی به کودک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Bleach can cause harm to your fabrics.
[ترجمه گوگل] سفید کننده می تواند به پارچه های شما آسیب برساند
[ترجمه ترگمان] سفید کننده می تواند باعث آسیب به پارچه های شما شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: wrongdoing or mischief.
مترادف: evil, wrong, wrongdoing
متضاد: good
مشابه: ill, iniquity, vice

- They put him in jail where he can't do any more harm.
[ترجمه گوگل] او را به زندان انداختند که دیگر نمی تواند آسیبی به او وارد کند
[ترجمه ترگمان] او را به زندان انداختند که دیگر اسیبی نمی رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: harms, harming, harmed
مشتقات: harmed (adj.)
• : تعریف: to injure or damage.
مترادف: damage, hurt, injure
متضاد: benefit, protect
مشابه: affect, impair, prejudice, punish, wound

- Too much aspirin can harm your stomach.
[ترجمه گوگل] مصرف بیش از حد آسپرین می تواند به معده شما آسیب برساند
[ترجمه ترگمان] خیلی آسپرین میتونه به شکمت صدمه بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They took the child, but they did not harm him.
[ترجمه گوگل] بچه را بردند اما به او آسیبی نرساندند
[ترجمه ترگمان] بچه را گرفتند، اما به او صدمه نمی زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. much harm has been done to the environment
آسیب زیادی به محیط زیست وارد آمده است.

2. do harm to
آسیب رساندن به،گزند زدن به

3. no harm done!
(عامیانه) چیزی نشده،عیبی نداره

4. secure from harm
ایمن از آسیب

5. to work harm
صدمه زدن

6. come to harm
آسیب دیدن،صدمه خوردن،گزند خوردن

7. it does no harm
ضرری ندارد.

8. she knew no harm would ever befall her daughter
او می دانست که هرگز صدمه ای به دخترش وارد نخواهد شد.

9. come to no harm
آسیب ندیدن،صدمه نخوردن،گزند نخوردن

10. there is no harm in it
ضرری ندارد،بی زیان است،چرا نه

11. he did not fear physical harm
او از گزند جسمانی پروایی نداشت.

12. seat belts protect passengers from harm
کمربند ایمنی مسافران را از آسیب حفظ می کند.

13. the slightest atom of dust will harm the computer
کوچکترین ذره ی گرد و خاک به کامپیوتر صدمه می زند.

14. the thieves robbed us but did not harm us
دزدان ما را چاپیدند ولی به خودمان کاری نداشتند.

15. his body was charmed and no sword could harm him
بدنش طلسم شده بود و هیچ شمشیری به او کارگر نبود.

16. it is paranoia to think that everybody wants to harm you
کژپنداری است که فکر کنی همه می خواهند به تو صدمه بزنند.

17. He didn't mean to harm you.
[ترجمه گوگل]او قصد آسیب زدن به شما را نداشت
[ترجمه ترگمان]او قصد آزار دادن به تو را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Modern farming methods have done considerable harm to the countryside.
[ترجمه گوگل]روش های مدرن کشاورزی آسیب قابل توجهی به روستاها وارد کرده است
[ترجمه ترگمان]روش های کشاورزی مدرن آسیب قابل توجهی به نواحی حومه ای وارد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Both deny conspiring to cause actual bodily harm.
[ترجمه گوگل]هر دوی آنها توطئه برای ایجاد آسیب واقعی بدنی را انکار می کنند
[ترجمه ترگمان]هر دو این توطئه رو انکار میکنن که باعث آسیب فیزیکی واقعی بشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Silence does seldom harm.
[ترجمه گوگل]سکوت به ندرت آسیب می زند
[ترجمه ترگمان]سکوت به ندرت اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The drought did a lot of harm to the crops.
[ترجمه گوگل]خشکسالی آسیب زیادی به محصولات زراعی وارد کرد
[ترجمه ترگمان]خشکسالی باعث آسیب زیادی به محصولات شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. I cannot conceive he would wish to harm us.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم تصور کنم که او بخواهد به ما آسیب برساند
[ترجمه ترگمان]من تصور نمی کنم که او بخواهد به ما صدمه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Good counsel does no harm.
[ترجمه گوگل]مشاوره خوب ضرری ندارد
[ترجمه ترگمان]مشاوره خوب ضرری ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. What harm have I ever done to you?
[ترجمه گوگل]من تا حالا چه بلایی سرت آوردم؟
[ترجمه ترگمان]تا حالا با تو چه کار کردم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The boys didn't mean any harm they were only having a lark.
[ترجمه گوگل]پسرها قصد هیچ ضرری نداشتند، آنها فقط یک خرچنگ داشتند
[ترجمه ترگمان]پسرها منظور بدی نداشتند فقط داشتند تفریح می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صدمه (اسم)
indemnity, hurt, shock, harm, maim, concussion, injury, disservice, displeasure, scathe

خسارت (اسم)
loss, damage, recompense, harm, lesion, detriment, scathe, smart money

زیان (اسم)
loss, evil, forfeiture, hurt, damage, ill, harm, wash out, drawback, disadvantage, disservice, detriment, incommodity, forfeit, scathe

ضرر (اسم)
loss, evil, forfeiture, hurt, damage, harm, prejudice, disadvantage, injury, detriment, wound

اسیب (اسم)
hurt, damage, mar, inconvenience, harm, strain, lesion, injury, trauma, teen, tort

خسران (اسم)
loss, damage, harm

اذیت (اسم)
fret, annoyance, persecution, inconvenience, tease, harassment, harm, nuisance, mischief, hindrance

گزند (اسم)
harm, detriment

اسیب رساندن (فعل)
mar, harm, endamage

خسارت وارد کردن (فعل)
blemish, hurt, spoil, damage, harm

خسارت زدن (فعل)
hurt, damage, harm, damnify

خسارت رساندن (فعل)
hurt, damage, harm

خسارت وارد اوردن (فعل)
hurt, damage, harm, damnify, endamage

صدمه زدن (فعل)
mar, offend, harm, nip, maul, damnify, endamage, scathe

تخصصی

[برق و الکترونیک] هارم سرواژه ای برای homing-antiradiation missile. نوعی موشک هوا به زمین ضد تابشی که تابشهای گسیل شده از رادار دشمن را دنبال می کند، و تا تخریب یا از کار انداختن آن تعقیب را ادامه می دهد.

انگلیسی به انگلیسی

• missile that zeroes in on and targets sources of radar waves
damage, injury
cause damage, injure
to harm someone means to physically injure them in some way.
if you harm something, you damage it or make it less successful in some way.
harm is physical injury or damage which is caused to someone or something.
if you say that someone or something will come to no harm or that no harm will come to them, you mean that they will not be hurt or damaged.
if someone or something is out of harm's way, they are in a safe place.
if you say that there is no harm in doing something, you mean that you want to do it and you do not think that it is wrong.

پیشنهاد کاربران

آسیب
ضرر
خسارت
آزار
صدمه
خطر
آسیب _ صدمه _ خسارت _ آسیب زدن _ صدمه زدن. _ خسارت زدن .
آسیب
مثال: Smoking can cause harm to your health.
سیگار کشیدن می تواند به سلامتی شما آسیب برساند.
صدمه زدن. آزار، اذیت، زیان، ضرر، خسارت، آسیب رساندن، گزند، قانون فقه: اذیت کردن
harm ( v, n ) ( hɑrm ) =to hurt or injure sb or to damage sth, e. g. Teenage depression and self - harm. harmful ( adj ) , harmfully ( adv ) , harmfulness ( n )
harm
There is no harm in trying
امتحانش مجانیه ، امتحانش مجانی است
تفاوت Harm و Hurt:
harm اغلب مربوط میشه به صدماتی که اثرشون دراز مدت و حتی تا آخر عمر هست و بیشتر مربوط به سلامتی فیزیکی میشه اما hurt واژه جامع تریه و انواع صدمات روحی و جسمی رو شامل میشه که البته درمان پذیرن.
آسیب رساندن ( روحی، جسمانی )
کسی را آزار دادن ( harm a person )
How does smoking harm your body ?
harm = damage = harmful
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : harm
✅️ اسم ( noun ) : harm / harmfulness / harmlessness
✅️ صفت ( adjective ) : harmful / harmless
✅️ قید ( adverb ) : harmfully / harmlessly
کامپیوتر
طرح HAMR در سال 1954 ارائه شد حتی قبل از آنکه IBM مدل اولیه هارد دیسک خود را رونمایی کند. بطور خلاصه تکنولوژی HAMR یا Heat - Assisted Magnetic Recording رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را توسط یک لیزر تا مرز Curie point گرم میکند. ( Curie point دمایی است که در آن رسانا خاصیت مغناطیسی خود را از دست می دهد ) اینکار جهت افزایش قابلیتهای ذخیره سازی رسانا هنگام نوشتن دیتا بر روی آن صورت می گیرد. هاردهای HAMR یک معماری جدید را خواهند ساخت و نیاز به رسانه جدیدی هم دارند. در این طرح، هدهای خواندن و نوشتن اطلاعات بازطراحی می شوند تا قابلیت افزایش حرارت را داشته باشند.
...
[مشاهده متن کامل]

آکُفتیدن.
ز یزدان خواستن آنجمله آیفت
که تا نرسد مر او را هیچ آکفت.
زراتشت بهرام
نوعی درخت
harm ( noun ) = ضرر، آسیب، زیان، صدمه، لطمه، گزند، مضرت، خدشه دار ، خسارت
definition = صدمات و آسیب های فیزیکی و جسمانی و سایر آسیب ها/خسارت وارده به چیزی/
harm than good = ضرر آن بیشتر از منفعت آن است
...
[مشاهده متن کامل]

exmaples:
1 - Alan would never do anyone any harm.
آلن هرگز به کسی آسیب نمی رساند.
2 - It will do you no harm to be nice to him.
خوب بودن ( خوش رفتاری ) با او هیچ ضرری برای شما نخواهد داشت.
3 - Smoking can cause serious harm to the lungs.
سیگار کشیدن می تواند به ریه ها آسیب جدی برساند.
4 - Both deny conspiring to cause actual bodily harm.
هر دو توطئه برای ایجاد آسیب واقعی جسمی را انکار می کنند.
5 - A mistake like that will do his credibility a lot of harm.
اشتباهی از این دست اعتبار وی را بسیار خدشه دار می کند.
6 - Missing a meal once in a while never did anyone any harm.
هر چند وقت یک بار از دست دادن یک وعده غذایی هرگز به کسی لطمه نمی زند.
7 - You could always ask Jim if they need any more staff in his office - ( there's ) no harm in asking ( = no one will be annoyed and you might benefit ) .
شما همیشه می توانید از جیم سال کنید که آیا آنها به کارمندان بیشتری در دفتر کار او احتیاج دارند - ( پرسیدن هیچ مشکلی بوجود نمی آورد ) ( هیچ کس اذیت نمی شود و شما ممکن است نفع ببرید )
8 - She meant no harm ( = did not intend to offend ) - she was only joking.
منظور او هیچ لطمه ای نبود ( = قصد آزردگی نداشت ) - او فقط شوخی می کرد.
9 - She was frightened by the experience but she came to no harm ( = was not hurt ) .
او از این تجربه ترسیده بود اما هیچ آسیبی ندید ( = صدمه ای ندید ) .
10 - Fortunately, she didn’t come to any harm when the car skidded.
خوشبختانه ، وقتی ماشین سر خورد ، او هیچ آسیبی ندید.
11 - The board failed to prove irreparable harm in its suit against the council.
هیئت مدیره نتوانست صدمات جبران ناپذیر را در دادگاه خود علیه شورا ثابت کند.
12 - The harms associated with climate change are serious and well recognized.
خسارات مرتبط با تغییرات آب و هوایی جدی هستند و به خوبی شناخته شده اند.
13 - not do ( any ) harm to sb/sth The bond offers great benefits for issuers without doing any harm to investors.
خسارت به چیزی یا کسی وارد نکنید این معاهده بدون آسیب رساندن به سرمایه گذاران مزایای زیادی برای ناشران به همراه دارد.
14 - economic/environmental/financial harm
خسارت اقتصادی / خسارت زیست محیطی / خسارت مالی
15 - Suspending payments on government debts would do more harm than good.
تعلیق پرداخت بدهی های دولت بیشتر از منفعت به ضرر آن است.
harm ( verb ) = آسیب رساندن، صدمه زدن، ضرر زدن، خسارت زدن، خدشه دار شدن یا خدشه وارد کردن ( خصوصاً اعتبار ) ، لطمه زدن
definition =صدمه زدن به کسی یا آسیب رساندن به چیزی/برای آسیب رساندن به چیزی یا بدتر کردن چیزی/
examples:
1 - He's never harmed anybody in his life.
او در زندگی خود هرگز به کسی آسیب نرسانده است.
2 - Rising oil prices could harm the global economy.
افزایش قیمت نفت می تواند به اقتصاد جهانی آسیب برساند.
3 - Thankfully no one was harmed in the accident.
خوشبختانه در این حادثه هیچ کس آسیب ندید.
4 - The government's reputation has already been harmed by a series of scandals.
اعتبار دولت قبلاً با یک سری از رسوائی ها خدشه دار شده است.
5 - The tornado blew out the windows of a nearby school, but none of the children were harmed.
توفان پنجره های مدرسه حوالی را خورد و خاک شیر کرد ، اما به هیچ یک از کودکان آسیبی نرسید.
6 - harm the economy/environment/country Economists
صدمه زدن به اقتصاد / خسارت زدن به محیط زیست /آسیب زدن به اقتصاددانان کشور
7 - warned that such a spending pattern could not be sustained without harming the economy.
گوشزد کرد که چنین الگوی مخارجی بدون آسیب رساندن به اقتصاد امکان پذیر نیست.
8 - But, apart from that, it also directly and immediately harms her by reducing her control of the purely self - regarding portion of her life.
اما ، جدا از آن ، این امر مستقیماً و بلافاصله با کاهش کنترل او در بخش زندگی خود که به خودش وابسته است آسیب می رساند.
9 - bleach harms certain fabrics.
سفید کننده به پارچه های خاص آسیب می رساند.
مترادف: harm ( noun ) = injury ( noun ) , damage ( noun )
مترادف: harm ( verb ) = injure ( verb )

مضر بودن
ضرر داشتن
لطمه، لطمه زدن
آسیب
صدمه ، آسیب ، آسیب زدن به
A mistake like that will do his business a lot of harm
یک اشتباه اون جوری به تجارت او خیلی صدمه خواهد زد 🍘
زیان
صدمه زدن به
صدمه زدن
harm avoidance: آسیب پرهیزی
They bother me at home
تو خونه منو اذیت میکنند
آسیب، آسیب رساندن
آسیب رساندن، آسیب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)

بپرس