hark

/ˈhɑːrk//hɑːk/

معنی: گوش دادن، استماع کردن، تعلیم از راه گوش دادن
معانی دیگر: (معمولا به صورت امر) گوش دادن (با دقت)، (قدیمی) شنیدن، شنودن، گوش دادن به، انگلیس نجوا کردن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: harks, harking, harked
عبارات: hark back
• : تعریف: to listen or give heed; pay attention, esp. to sounds, words of advice, or the like.
مشابه: listen

جمله های نمونه

1. hark back (to)
(سخن یا اندیشه) بازگشتن به،عطف کردن به

2. a faint noise was coming from afar and he bid us hark
صدای خفیفی از دور می آمد و او خواست که گوش فرا دهیم.

3. Hark at him! I bet he couldn't do any better.
[ترجمه گوگل]به او لج کن! شرط می بندم که او نمی توانست بهتر از این انجام دهد
[ترجمه ترگمان]به او گوش بدهید! شرط می بندم بهتر از این نمی تونه کاری بکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hark! I can hear their voices.
[ترجمه گوگل]هارک! صدای آنها را می شنوم
[ترجمه ترگمان]گوش بده! صدای آن ها را می شنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hark at her then! Who does she think she is anyhow?
[ترجمه گوگل]پس به او حركت كن! او فکر می کند که او اصلاً کیست؟
[ترجمه ترگمان]گوش کن ببین چه می گوید! اون فکر می کنه که اون کیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You'd hark at the voice of the others.
[ترجمه گوگل]به صدای دیگران لعنت می کشید
[ترجمه ترگمان]به صدای دیگران گوش میدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I hark after this man, you hark after that man.
[ترجمه گوگل]من به دنبال این مرد می افتم، شما به دنبال آن مرد
[ترجمه ترگمان]بعد از این مرد، بعد از آن مرد، باز هم ساکت می شوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The newest styles hark back to the clothes of the Seventies.
[ترجمه گوگل]جدیدترین استایل ها به لباس های دهه هفتاد بازمی گردد
[ترجمه ترگمان]جدیدترین سبک ها بر روی لباس of باز می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's useless to continually hark back to the past.
[ترجمه گوگل]بازگشت مداوم به گذشته بی فایده است
[ترجمه ترگمان]هیچ فایده ای ندارد که مدام به گذشته باز گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hark at him calling me lazy when he never walks anywhere if he can drive!
[ترجمه گوگل]به او گوش کن که مرا تنبل خطاب می کند، وقتی که اگر بتواند رانندگی کند، هرگز جایی راه نمی رود!
[ترجمه ترگمان]گوش کن، وقتی او می تواند رانندگی کند مرا تنبل صدا می زند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Now . . . hark at me boys.
[ترجمه ناجی] حالا. . . به من پوش بدید پسرا.
|
[ترجمه گوگل]اکنون پسرها به من لطمه بزن
[ترجمه ترگمان]حالا به من گوش بده، بچه ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He ordered his hound to hark away when the fox was scurrying out of its cave.
[ترجمه گوگل]هنگامی که روباه از غار خود بیرون می‌رفت، به سگ شکاری خود دستور داد تا از آنجا فرار کند
[ترجمه ترگمان]دستور داد تا وقتی که روباه از غار خارج شد، آن تازی را صدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some old people always hark back to how things were 30 years ago.
[ترجمه گوگل]برخی از افراد مسن همیشه به این فکر می کنند که اوضاع 30 سال پیش چگونه بوده است
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم پیر همیشه به این نتیجه می دن که اوضاع ۳۰ سال پیش چطور بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hark, I hear a distant trumpet!
[ترجمه گوگل]هارک، من یک شیپور دوردست می شنوم!
[ترجمه ترگمان]گوش بده، صدای شیپور دور می شنوم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Hark! I hear a step on the stair!
[ترجمه گوگل]هارک! صدایی از پله را می شنوم!
[ترجمه ترگمان]گوش بده! صدای پایی روی پله ها می شنوم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گوش دادن (فعل)
auscultate, listen, hark

استماع کردن (فعل)
hear, listen, hark, harken, hearken

تعلیم از راه گوش دادن (فعل)
hark

انگلیسی به انگلیسی

• listen, pay close attention, give heed
see phrasal verb hark back .
if someone or something harks back to an event or situation in the past, they remember it or remind you of it.

پیشنهاد کاربران

بپرس