hardhanded


دارای دست های پینه بسته (در اثر کار زیاد)، زمخت دست، ستمگر، دارای دست های پینه خورده، سخت گیر، خسیس دارای دست های پینه خورده، کلفت دست سخت

انگلیسی به انگلیسی

• tyrannical, oppressive, cruel; having hands hardened and calloused by labor

پیشنهاد کاربران

بپرس