hard to come by

انگلیسی به انگلیسی

• difficult to attain, hard to get or find

پیشنهاد کاربران

فرض کنید روغن یا مرغ کم شده توی بازار و گیر نمیاد
Chicken is hard to come by
مرغ گیر نمیاد !
رسیدن به آن یا پیدا کردنش ( مثلا مقدار یا تعداد ) سخت است
دشوار یاب
دیریاب
صعب الحصول
صعب الوصول
مشکل پیدا می شود، مشکل به دست می آید.
. good chip hotel is hard t come by in London these days
نادر . کمیاب
kindred spirits are hard to come by: یار ان جان جانی نادر اند. دوستان صمیمی نادر اند.

بپرس