hard row to hoe
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
مثال های کاربردی
Raising children can be a hard row to hoe.
بزرگ کردن بچه ها می تواند کار سخت و دشواری باشد.
Getting that project done on time was a hard row to hoe.
انجام دادن آن پروژه به موقع، کار بسیار سختی بود.
... [مشاهده متن کامل]
She had a hard row to hoe dealing with all the bureaucracy.
او برای مقابله با تمام بوروکراسی، کار خیلی سختی داشت.
بزرگ کردن بچه ها می تواند کار سخت و دشواری باشد.
انجام دادن آن پروژه به موقع، کار بسیار سختی بود.
... [مشاهده متن کامل]
او برای مقابله با تمام بوروکراسی، کار خیلی سختی داشت.
کار سخت