• : تعریف: (vulgar slang) an erection of the penis.
انگلیسی به انگلیسی
• (slang) an erection
پیشنهاد کاربران
Do you think I was hard on you ? یعنی اینقدر بد رفتار کردم
offensive/ slang a rude word for an erection ( = the condition of the penis when it is stiff ) عامیانه، زننده و توهین آمیز ( آلت تناسلی مرد ) نعوظ، شَق، راست و دراز He had a hard - on
غیر از معنی که دوستان اشاره کردن. برای مفاصل بدن انسان استفاده میشه. خشکی یا سفت شدن ( مفاصل )
be hard on sb a ) to criticize someone in a way that is unfair, or to be too strict with them برکسی خرده گرفتن/ بر کسی خیلی سخت گرفتن b ) to have a bad effect on someone برکسی خیلی سخت گذاشتن/ بر کسی تآثیر بد گذاشتن ... [مشاهده متن کامل]
Divorce can be very hard on children. طلاق می تواند تآثیر سوئی بر کودکان داشته باشد
A piss hard on. . . راست شدگی کوچک ( الت مرد ) به منظور ادرار کردن
عصبانی بودن از کسی
شق شدن، حالت نعوظ پیدا کردن
به سختی در پی چیزی بودن، اشتیاق داشتن در پی کسب یا انجام چیزی