1. Unionist hardliners warned the U. S. President he would not be welcome.
[ترجمه گوگل]تندروهای اتحادیه به رئیس جمهور ایالات متحده هشدار دادند که او مورد استقبال قرار نخواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]Unionist به ایالات متحده هشدار داد اس رئیس جمهور از او استقبال نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He needs to persuade the hard-liners in the cabinet.
[ترجمه گوگل]او باید تندروهای کابینه را متقاعد کند
[ترجمه ترگمان]اون باید کشتی های سخت رو توی کابینت تشویق کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Hard-liners are expected to be purged from the administration.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود تندروها از دولت پاک شوند
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که تندروها از دولت پاک سازی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The Prime Minister has been criticized by hardliners in his party for giving away too much in the treaty.
[ترجمه گوگل]تندروهای حزب خود از نخست وزیر به خاطر بخشش بیش از حد در این معاهده مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر توسط تندروها در حزب خود به خاطر تسلیم بیش از حد در پیمان مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Since then, factions of moderates and hardliners have battled within the movement.
[ترجمه گوگل]از آن زمان، جناحهای میانهروها و تندروها در درون جنبش جنگیدهاند
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد، دسته های میانه روها و تندروها در این جنبش مبارزه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Cuban-American hardliners continue to reject any dealings with Castro.
[ترجمه گوگل]تندروهای کوبایی-آمریکایی همچنان هرگونه معامله با کاسترو را رد می کنند
[ترجمه ترگمان]پیروان کوبایی - آمریکایی به رد هر گونه معاملات با کاسترو ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The hard-liners have not vanished, and the political battles ahead will be intense.
[ترجمه گوگل]تندروها ناپدید نشده اند و نبردهای سیاسی پیش رو شدید خواهد بود
[ترجمه ترگمان]تندروها مفقود نشدند و نبرده ای سیاسی پیش رو نیز شدیدتر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This trend of senior hardliners revising their position following Deng's re-endorsement of reformism continued during July.
[ترجمه گوگل]این روند تندروهای ارشد که در موضع خود پس از تأیید مجدد اصلاح طلبی توسط دنگ تجدید نظر می کنند، در ماه جولای ادامه یافت
[ترجمه ترگمان]این گرایش به تغییر موضع آن ها بعد از تایید مجدد Deng در ماه جولای ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Neither had Khrushchev, who also had hard-liners in Moscow pushing him toward the brink.
[ترجمه گوگل]خروشچف نیز که تندروهایی در مسکو داشت او را به سمت لبه پرتگاه هل میدادند
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از آن ها Khrushchev نداشت که در مسکو کشتی های سخت گیری داشت که او را به سوی مرز می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The nationalist hardliner Vojislav Seseslj, who controls a large block of seats, refused to take part.
[ترجمه گوگل]وویسلاو سسسل، تندرو ملیگرا، که کنترل بخش بزرگی از کرسیها را در دست دارد، از شرکت در آن خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]The Seseslj، تندروی ملی گرا که تعداد زیادی صندلی را کنترل می کند، از شرکت در این انتخابات امتناع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Igor Rodionov, often described as a hardliner opposed to democratic reform.
[ترجمه گوگل]ایگور رودیونوف که اغلب به عنوان فردی تندرو مخالف اصلاحات دموکراتیک توصیف می شود
[ترجمه ترگمان]ایگور Rodionov، که اغلب به عنوان تندرو شناخته می شود، مخالف اصلاحات دموکراتیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Yesterday's clear-out removed the last of the hardliners from the politburo.
[ترجمه گوگل]پاکسازی دیروز آخرین تندروها را از دفتر سیاسی حذف کرد
[ترجمه ترگمان]دیروز روشن شد که آخرین نفر از the سیاسی را از دفتر سیاسی خارج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It is a pity, the Kuomintang hardliner destroyed this path finally.
[ترجمه گوگل]حیف است که تندرو کومینتانگ این مسیر را در نهایت نابود کرد
[ترجمه ترگمان]حیف است که این راه سرانجام این راه را خراب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Mr Eroglu, a nationalist hardliner who opposes reunification with the Greek part of the island, took 50. 4% of the vote, while the incumbent, Mehmet Ali Talat, trailed with 4 8%.
[ترجمه گوگل]آقای اروغلو، یک تندرو ناسیونالیست که مخالف اتحاد مجدد با بخش یونانی جزیره است، 50 4 درصد آرا را به خود اختصاص داد، در حالی که محمدعلی طلعت، رئیس فعلی، با 4،8 درصد از آرا عقب تر بود
[ترجمه ترگمان]آقای Eroglu، یک تندروی ملی گرا که مخالف اتحاد با بخش یونانی جزیره است، ۵۰ امتیاز گرفت ۴ درصد آرا در حالی که متصدی فعلی، مهمت علی طلعت، با ۴ درصد کاهش به همراه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The culture minister, Limor Livnat, a hardliner from the ruling Likud party, upped and fled.
[ترجمه گوگل]لیمور لیونات، وزیر فرهنگ، از تندروهای حزب حاکم لیکود، برخاست و گریخت
[ترجمه ترگمان]وزیر فرهنگ، Limor Livnat، یک فرد تندرو از حزب حاکم لیکود، بالا رفت و گریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید