hard currency

جمله های نمونه

1. The government is running short of hard currency to pay for imports.
[ترجمه گوگل]دولت برای پرداخت هزینه واردات با کمبود ارز مواجه است
[ترجمه ترگمان]دولت به شدت از ارز قوی برای پرداخت واردات استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Surging imports will add to the demand for hard currency.
[ترجمه گوگل]افزایش واردات باعث افزایش تقاضا برای ارز خواهد شد
[ترجمه ترگمان]واردات surging به تقاضا برای ارز قوی می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The country needs to raise enough hard currency to pay for its oil imports.
[ترجمه گوگل]این کشور برای پرداخت هزینه واردات نفت خود نیاز به افزایش ارز کافی دارد
[ترجمه ترگمان]کشور باید پول کافی برای پرداخت بهای نفت خود را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You need hard currency to get anything halfway decent.
[ترجمه گوگل]برای به دست آوردن هر چیزی تا نیمه مناسب به ارز سخت نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]تو به ارز خارجی نیاز داری تا هر چیزی رو نصف کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Developing countries which are anxious for hard currency can rarely afford to protect the environment.
[ترجمه گوگل]کشورهای در حال توسعه که نگران ارزهای سخت هستند به ندرت می توانند از عهده حفاظت از محیط زیست برآیند
[ترجمه ترگمان]کشورهای در حال توسعه که نگران ارز قوی هستند، به ندرت می توانند از محیط زیست محافظت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Trade was halted because of a hard currency shortage on the island.
[ترجمه گوگل]تجارت به دلیل کمبود ارز در جزیره متوقف شد
[ترجمه ترگمان]تجارت به دلیل کمبود شدید ارز در جزیره متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hotel insisted that we pay in hard currency.
[ترجمه گوگل]هتل اصرار داشت که به ارز پرداخت کنیم
[ترجمه ترگمان]هتل اصرار داشت که ما به ارز قوی بپردازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In terms of hard currency, I will give you an example of what I mean.
[ترجمه گوگل]در مورد ارز سخت، من برای شما مثال می زنم که منظورم چیست
[ترجمه ترگمان]با توجه به ارز قوی، من یک مثال از آن چه می خواهم به شما خواهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hard currency can be earned for the authorities from foreign scientists who want to study the effects of a nuclear accident.
[ترجمه گوگل]از دانشمندان خارجی که می خواهند اثرات یک حادثه هسته ای را مطالعه کنند، می توان ارز سختی را برای مقامات به دست آورد
[ترجمه ترگمان]ارز قوی را می توان برای مقامات از دانشمندان خارجی که می خواهند تاثیرات یک حادثه هسته ای را بررسی کنند، بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Anything bringing hard currency into the island is welcomed.
[ترجمه گوگل]از هر چیزی که ارز را به جزیره وارد کند استقبال می شود
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که ارز قوی وارد جزیره شود مورد استقبال قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Most hard currency comes from state grants, from exporting raw materials or manufactured goods.
[ترجمه گوگل]بیشترین ارز از طریق کمک های بلاعوض دولتی، از صادرات مواد خام یا کالاهای تولیدی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]اغلب ارز خارجی از کمک های دولتی صادر می شود، از صادرات مواد خام و یا کالاهای تولید شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The black market in hard currency was reborn.
[ترجمه گوگل]بازار سیاه ارز سخت دوباره متولد شد
[ترجمه ترگمان]بازار سیاه ارز قوی دوباره متولد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Pizza is the hard currency of our relationship with these children.
[ترجمه گوگل]پیتزا ارز سخت رابطه ما با این بچه هاست
[ترجمه ترگمان]پیتزا، ارز قوی رابطه ما با این کودکان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Would it not continue to need the hard currency and expertise which a westernised Hong Kong attracted?
[ترجمه گوگل]آیا همچنان به ارز و تخصص که یک هنگ کنگ غربی جذب شده است نیاز نخواهد داشت؟
[ترجمه ترگمان]آیا به ارز قوی و متخصص نیاز ندارد که هنگ کنگ جذب شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They could be purchased with hard currency but not roubles.
[ترجمه گوگل]آنها را می توان با ارز رایج خریداری کرد، اما نه با روبل
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند با ارز خارجی خریداری شوند، اما نه روبل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• money that can be exchanged for gold
a hard currency is one which can be traded internationally and so is considered to be a good one to have or to invest in.

پیشنهاد کاربران

ارزهای پر مبادله
hard currency ( اقتصاد )
واژه مصوب: پول قوی
تعریف: پولی که به سهولت قابل تبدیل به سایر پول ها است و در پرداخت های بین المللی پذیرفته می شود
ارز جامد: اصطلاحی است که برای ارزهایی که به راحتی و با نرخ ثابتی به ارزهای دیگر تبدیل می شوند استفاده می شود ( یعنی تقریباً در همه جا از آن ها استفاده می شود ) . معمولاً این ارزهای متعلق به کشورهایی با اقتصاد قوی می باشند. با توجه به پارامترها این گونه ارزها ابزار سرمایه گذاری مناسبی می باشند.
ارز جامد ( با ثبات ) یا ارز قوی
اسکناس
ارزِ احتیاطی

بپرس